بازگشت

پيش گوئي از كشتار


روزي از روزها امام محمّد باقر عليه السلام در مجلسي نشسته بود و افرادي گرد وجود مبارك آن حضرت حلقه زده بودند. پس از گذشت مدّتي ، حضرت سر مبارك خود را به زير انداخت و پس از لحظاتي بلند نمود و خطاب به افراد حاضر كرد و چنين فرمود: چه خواهيد كرد آن هنگامي كه مردي به همراه چهار هزار سرباز وارد شهر مدينه مي گردد و تا مدّت سه روز كشتار مي كنند و به زنان و دختران تجاوز مي نمايند و آنچه بتوانند فساد و جنايت مي كنند؛ و شما توان مقابله با آن ها را نداريد؟ و سپس افزود: اين حادثه خطرناك در سال آينده رخ خواهد داد، پس همگي آماده باشيد و خود را مجهّز كنيد كه به طور حتم چنين قضيّه اي اتّفاق خواهد افتاد. ولي متأ سّفانه مردم مدينه به پيش گوئي و سخنان آينده نِگَر حضرت ، اهمّيت ندادند؛ و با بي توجّهي اظهار داشتند: اين پيش گوئي صحّت نخواهد داشت . به همين جهت هيچ گونه تجهيزاتي فراهم نكردند، مگر تعدادي اندك كه به فرمايشات حضرت ، ايمان و عقيده داشتند، كه به سبب ايمني از شرّ دشمنان ، از شهر مدينه خارج شده و هجرت كردند. و چون يك سال سپري شد امام محمّد باقر عليه السلام به همراه اهل و عيال و بعضي افرادي كه از بني هاشم بودند، از شهر مدينه بيرون رفتند. و بعد از آن ، همان طور كه حضرت پيش گوئي و اخطار داده بود، نافع بن اءزرق به همراه چهار هزار لشكر به شهر مدينه هجوم آورد؛ و با ايجاد رعب و وحشت ، بسياري از مردان را كشتند و به زنان تجاوز نمودند و اموالشان را نيز به يغما بردند. و چون اهل مدينه مجهّز نبودند، توان هيچ گونه دفاع و مقابله اي را در برابر دشمن نداشتند. پس از اين جريان ، مردم شهر مدينه به اشتباه خويش معترف شده و اظهار داشتند: اكنون فهميديم كه آنچه امام محمّد باقر عليه السلام مي فرمايد، حقّ است و ما بايد تابع و مطيع فرمايشات و دستورات آن بزرگوار باشيم .

نويسنده

عبدالله صالحي