بازگشت

كار و كوشش


امام صادق عليه السلام فرمود: محمد بن منكدر [1] مي گفت: باور نداشتم



[ صفحه 124]



علي بن الحسين عليه السلام، پسري به يادگار بگذارد كه فضل و دانشش مانند خود او باشد، تا اين كه پسرش محمد بن علي را ديدم، پس من خواستم او را موعظه كنم و اندرز دهم، او مرا موعظه كرد.

اصحابش گفتند: «به چه چيز تو را موعظه كرد؟»

محمد بن منكدر گفت: من در ساعتي كه هوا بسيار گرم بود، به جايي از اطراف مدينه بيرون رفتم، و در راه به محمد بن علي (امام باقر عليه السلام) برخوردم، و او مردي تنومند بود، ديدم دست بر دوش دو تن از غلامانش نهاده و به آنها تكيه داده است، من با خود گفتم: «بزرگي از بزرگان قريش در اين هواي گرم، با اين حال براي به دست آوردن مال دنيا بيرون آمده، هم اكنون او را موعظه خواهم كرد؟»

نزديك رفته، بر او سلام كردم، و او هم نفس زنان و عرق ريزان جواب سلام مرا داد، به او گفتم: «خدا كارت را سامان دهد، بزرگي از بزرگان قريش، در اين هواي گرم با اين حال، براي طلب دنيا بيرون آمده اگر اكنون مرگ تو فرا رسد، و در اين حال باشي، چه خواهي كرد؟»

آن حضرت دست از دوش آن دو غلام برداشت و روي پا ايستاد و فرمود: «سوگند به خدا اگر مرگ من، در اين حال فرا رسد، وقتي به سراغم آمده كه در حال اطاعت خداوند هستم، تا به اين وسيله (كار و كشاورزي) نيازهاي خود را از تو و از مردم، دور مي سازم، همانا كه من آن گاه از مرگ مي ترسم كه وقتي به سراغم آيد كه در حال معصيتي از معصيت هاي خدا باشم.»



[ صفحه 125]



من كه اين پاسخ را از امام باقر عليه السلام شنيدم، گفتم:

يرحمك الله، اردت ان اعظك فوعظتني:

«خداوند تو را بيامرزد، خواستم تو را نصيحت كنم، تو مرا نصيحت كردي.»


پاورقي

[1] ظاهر اين است كه محمد بن منكدر از صوفيان اهل تسنن بود، مانند طاووس يماني، شقيق بلخي، ابراهيم بن ادهم و امثال آنها، در كتاب مستطرف حكايت شده: محمد بن منكدر، شب را بين خود و خواهران و مادرش، سه قسمت كرد، و هر يك به نوبه ي خود عبادت مي كردند، خواهرش مرد، شب را بين خود و مادرش دو قسمت كرد، مادرش مرد، همه ي شب را خودش عبادت مي كرد، مرحوم محدث قمي (ره) مي گويد: اگر اين مطلب، صحيح باشد، از حضرت داود (ع) اقتباس كرده است، زيرا آن حضرت، ساعات شب و روز را بين فرزندان و اهل خانه اش تقسيم نموده بود، به طوري كه ساعتي نبود، مگر اين كه يكي از فرزندان او نماز مي خواند، خداوند خطاب به آنها مي فرمايد: اعملوا آل داود شكرا:

«به آنها گفتيم اي آل داود شكر (اين همه نعمتها را) بجا آوريد.» (سبأ - 13) - انوار البهيه، ص 213.