بازگشت

معني صبر جميل


يكي از پسران امام صادق عليه السلام بيمار و بستري شد، به گونه اي كه به لحظه هاي آخر عمر رسيد، امام باقر عليه السلام در خانه بود و هر كس وارد خانه مي شد، به او مي فرمود: «با اين بيمار تماس نگيريد و دست به او نزنيد، زيرا حالش وخيم است، و تماس شما موجب وخيم تر شدن حالش مي گردد.»

طولي نگذشت كه آن پسر (نوه ي امام باقر) از دنيا رفت، امام باقر عليه السلام فرمود: «تا قضاي الهي نرسيده، ما براي وخامت حال بيمار، نگران و پريشان هستيم، ولي وقتي كه قضاي الهي فرا رسيد، بايد تسليم آن شد.»

سپس عطر خواست و خود را خوشبو كرد، و به چشم خود سرمه كشيد، و غذا طلبيد و با همراهان از آن غذا خوردند، آن گاه فرمود:

هذا هو الصبر الجميل:

«اين است صبر جميل و نيكو.»

سپس برخاست و دستور داد جنازه ي آن پسر را غسل دادند،



[ صفحه 126]



آن گاه لباس فاخري كه از «خز» (كه لباس گرانبها و زيباي آن عصر بود) پوشيد، و همچنين عمامه اي كه از خز بود بر سر نهاد، و از خانه بيرون آمد و بر آن جنازه نماز خواند. [1] .


پاورقي

[1] تهذيب الاحكام شيخ طوسي، ج 1، ص 289 - بحار، ج 46، ص 302.