بازگشت

معجزه 07


جابر بن يزيد روايت كرد؛ گفت: در خدمت امام محمدباقر (عليه السلام) از شهر خارج شديم، وقتي به كربلا مشرف شديم، به من فرمودند:اي جابر! اين زمين براي ما و شيعيان ما بوستاني است از بوستان هاي بهشت و براي دشمنان ما، حفره اي است از حفره هاي جهنم، بعد از مدتي به من رو كرد و فرمود: «اي جابر! آيا چيزي مي خوري؟ گفتم: بله، آقاي من، دست مباركشان را در ميان سنگ ها داخل كردند و سيبي برايم بيرون آوردند. هرگز سيبي به آن خوشبويي نديده بودم و اصلا با ميوه هاي دنيايي شباهت نداشت، متوجه شدم، از ميوه هاي بهشت است؛ از آن خوردم و به بركت و فضيلت آن، تا چهار روز براي خوردن غذا، گرسنه نشدم» . [1] .



[ صفحه 42]




پاورقي

[1] منتهي الآمال، ج 2، ص 200.