بازگشت

انهدام قصر هشام


يزيد بن حازم گويد: همراه امام باقر (ع) بودم و از كنار خانه ي هشام كه در حال ساختمان سازي بود گذشتيم. امام فرمود: به خدا سوگند، اين خانه ويران خواهد شد، به خدا سوگند، حتي خاك هايش را از ويرانه هايش بيرون خواهند برد و زمين «احجار الزيت» آشكار خواهد شد و در اين موضع نفس زكيه (محمد بن عبدالله بن حسن) به قتل خواهد رسيد.

ابن حازم گويد: من از اين سخنان در شگفت شدم و با خويش گفتم: چه كسي جرأت دارد خانه ي هشام را ويران كند؟

ايام سپري شد و مرگ هشام فرا رسيد و وليد به كرسي خلافت نشست و فرمان داد آن خانه را خراب كرده، خاك هايش را بيرون بردند تا با زمين هموار شود. من اين



[ صفحه 45]



جريان را خود شاهد بودم [1] .


پاورقي

[1] عن يزيد بن حازم قال: كنت عند أبي جعفر (ع) فمررنا بدار هشام بن عبدالملك و هي تبني فقال: أما والله لتهدمن أما والله لينقلن ترابها من مهدمها، أما والله لتبدون أحجار الزيت، و انه لموضع النفس الزكية، فتعجبت و قلت دار هشام من يهدمها؟! فسمعت اذني هذا من أبي جعفر (ع) قال: فرأيت ها بعد ما مات هشام و قد كتب الوليد في أن يستهدم و ينقل ترابها، فنقل حتي بدت الأحجار و رأيتها. دلائل الامامة 110؛ كشف الغمة 2 / 346؛ اثبات الهداة 5 / 306؛ بحار 46 / 268.