بازگشت

درس هاي عقيدتي و مبارزه با انحراف هاي فكري


بحران فكري و فرهنگي، يكي از مهمترين مشكلاتي است كه پس از رحلت رسول اسلام (ص) براي جامعه ي آن عصر، رخ نمود.

جريان ها و ملاحظات سياسي، دست جامعه را از دامان عترت كوتاه ساخت و از ميان دو يادگار پيامبر (ص) تنها قرآن، منبع و مرجع شناخت احكام و عقايد بشمار آمد.

قرآن از نظر ماهيت و محتواي خود، كمبودي نداشت؛ زيرا به تصريح وحي:

«و نزلنا عليك الكتاب تبيانا لكل شي ء». [1] .

اي پيامبر! قرآن را بر تو فرو فرستاديم، به گونه اي كه بيانگر حكم و قانون هر چيز باشد.

امام علي (ع) فرموده است:

«و اعلموا انه ليس علي احد بعد القرآن من فاقة و لا لاحد قبل القرآن من غني...» [2] .

هان! بدانيد كه با داشتن قرآن (فهم و تدبر در حقايق آن) هيچ كس را نيازي باقي نخواهد ماند و بدون قرآن، هيچ كس به غنا و بي نيازي نخواهد رسيد.

اين بيان ها، نشانگر كمال قرآن و كفايت آن براي هدايت و راهيابي انسان ها به معارف الهي و وظايف شرعي است، اما پذيرش و فهم اين حقيقت بدان معنا نيست كه قرآن، معلم و مفسري ويژه و ژرف نگر لازم نداشته باشد.

شواهد تاريخي و عينيت هاي جامعه پس از رحلت رسول خدا (ص) خود دليلي روشن بر نياز امت اسلامي به معلم و مربي الهي است.

پيدايش ارتدادها و انديشه هايي چون انديشه ي خوارج، بحران هاي فكري و



[ صفحه 79]



عقيدتي و بدعت ها و تفسير به رأي ها و نحله هاي متباين و چه بسا متضاد كلامي، همه و همه گواه نارساني دانش توده ها براي فهم معارف قرآن و استنباط احكام و عقيده از آن است.

علي (ع) كه هم اكنون سخنش را در زمينه ي غنا و كمال قرآن آورديم، در بياني ديگر پرده از اين راز برداشته و گوشه اي ديگر از حقيقت را تبيين كرده است.

آن حضرت پس از فراخواندن مردم به پيروي از نگاهبانان راستين، نسبت به كجروي ها و بدعت هاي راهيافته ي ميان مردم، هشدار داده است.

«قد خاضوا بحار الفتن، و اخذوا بالبدع دون السنن، و ارز المؤمنون، و نطق الضالون المكذبون، نحن الشعار و الاصحاب، و الخزنة والابواب و لا تؤتي البيوت الامن ابواب ها، فمن اتاها من غير ابوابها سمي سارقا، فيهم كرائم القرآن، و هم كنوز الرحمن، ان نطقوا صدقوا، و ان صمتوا لم يسبقوا...» [3] .

... مردمان به درياي فتنه ها و آشوب ها فرو شده اند، بدعت ها را گرفته و سنت هاي راستين پيامبر (ص) را رها كرده اند، مؤمنان منزوي گشته و گمراهان دروغپرداز به سخن آمده اند. ما (اهل بيت) هستيم كه بر قامت دين، جامه اي آراسته و براي پيامبر، اصحابي شايسته ايم. ما خزانه داران (اسرار و معارف الهي) و درهاي علم و عمليم [4] به هر خانه اي بايد از درهاي آن وارد شد، و آنان كه از راهي ديگر به خانه در آيند، دزد خوانده مي شوند، ارزش ها و كرامت هاي ياد شده در قرآن بر اهل بيت منطبق است و در سيماي آنان متجلي است. آنان گنجينه هاي خدايند، اگر لب به سخن گشايند، راست گويند و اگر در زمينه اي سكوت كنند، كسي به حق بر آنان پيشي نگيرد.

علي (ع) در اين بيان تنها راه حل زدايش انحراف ها را، پيروي از اهل بيت عليهم السلام در فهم معارف قرآن و دين دانسته است.

بر اين اساس، جامعه ي متكي به ظواهر قرآن، چون از شيوه ها و ملاك هاي صحيحي براي استنباط احكام و معارف قرآن برخوردار نبود، در حقيقت از محتوا و پيام



[ صفحه 80]



اهداف قرآن نيز دور گشت.

اكنون امام باقر (ع) در زماني كه افزون بر نيم قرن از رحلت رسول اكرم (ص) گذشته و تنش هاي فكري و عقيدتي، شدت بيشتري يافته است، مجال مي يابد تا با تشكيل حوزه ي عظيم درسي به تصحيح انديشه ها بپردازد.


پاورقي

[1] النحل / 89.

[2] نهج البلاغه، خطبه ي 175.

[3] نهج البلاغه، خطبه ي 153.

[4] اين سخن علي (ع) اشاره اي دارد به بيان پيامبر (ص) كه فرمود: «أنا مدينة العلم و علي بابها، فمن اراد المدينة فليأتها من بابها».