بازگشت

تسخير پايگاه فكري و فرهنگي جامعه


با توجه به اين كه پيامبران و امامان (ع) در مرحله ي نخست مرداني الهي و معنوي بوده و هدفشان رساندن خلق به خدا و تكامل بخشيدن به روح آدميان و پيراستن زندگي ايشان از آلودگي ها و رذايل بوده است، و در مرحله ي بعد به منظور دستيابي به آن اهداف عالي به روابط اجتماعي و شرايط سياسي جوامع بشري نظر داشته اند، مي توان به روشني دريافت كه ايجاد تحول فكري در جوامع بشري از محورهاي اصلي برنامه ي رهبران الهي است و تحولات سياسي - اقتصادي - اجتماعي به دنبال آن صورت مي گيرد، و اصولا تعرض آنان نسبت به امور سياسي جامعه، بدان جهت صورت مي گرفته است كه نوع حكومت، شخصيت و عملكرد حاكم و قوانين و ضوابط وضع شده از سوي حاكمان، تأثيري عميق در فكر و فرهنگ و ايمان و شخصيت افراد جامعه دارد.

امام علي (ع) مي فرمايد:

هرگاه سلطان تغيير كند، زمان متحول مي شود. [1] .

بنابراين هر گاه زمينه براي ايجاد تحول فرهنگي در جامعه وجود داشته است، نيازي به قيام و جنگ و درگيري نبوده؛ زيرا تحول فكري اساس بنيادين هر تحول مثبت اجتماعي است و با تصحيح افكار و انديشه ها، بهنجار گشتن نظام سياسي و اجتماعي امري حتمي و ناگزير است.

از اين رو، انبيا نخست به تبليغ دين خود و تصحيح عقايد و انديشه ي مردم



[ صفحه 137]



مي پرداخته اند، و تا زماني كه دشمن، راه تبليغ را بر روي ايشان مسدود نمي كرده است، به نبرد و رويارويي نظامي دست نمي يازيده اند.

به هر حال، عصر امام باقر (ع) از يك سو سرآغاز راهيابي انديشه هاي بيگانه و فلسفه هاي مادي به قلمرو مباحثات علمي و كلامي بود، و تنش هاي فكري به تزلزل پايه هاي عقيدتي مردم كمك مي كرد، و از سوي ديگر، حاكميت طولاني عناصر نالايق بر جهان اسلام، پايه هاي علمي و معنوي جامعه را سست و بي بنياد كرده بود. هر روز قلمرو جغرافيايي جهان اسلام گسترش مي يافت، بي آن كه بر استحكام مباني ديني و فقهي آن افزوده شود.

داعيه داران حكومت، به قدري متشكل و درگير بودند كه اقدام براي تسخير پايگاه سياسي، بر تنش هاي اجتماعي بيشتر مي افزود و جامعه ي بي بنياد و كم بينش را در ورطه ي فروپاشي قرار مي داد.

جامعه ي اسلامي، پس از رسول خدا راه انحطاط را پيموده بود، ولي زمينه براي فعاليت علمي و ايجاد تحول فكري هموار مي نمود. امام باقر (ع) به اين هدف اصلي و بنيادين پرداخت و از اوضاع بي سامان حاكمان، در جهت تسخير پايگاه فرهنگي جامعه بر آمد؛ چه، با اين حركت و با در اختيار داشتن اين پايگاه، هر طرح بايسته اي را مي شد به فكر انديشمندان و ذهن توده ها القا كرد، و تجهيزات فكري لازم را در اختيار مصلحان جوامع اسلامي، براي هميشه تدارك ديد.

«تسخير فضاي فرهنگي جامعه» عمده ترين خط مشي سياسي - اجتماعي امام باقر (ع) به شمار مي رود. اين برنامه به وسيله ي امام صادق (ع) به اوج خود رسيد و نام و پيام و انديشه ي اماميه را براي هميشه ي تاريخ در ميان امت اسلامي زنده داشت. اگر كتاب هاي رجالي و تراجم اهل سنت، با صراحت هرچه بيشتر درباره ي شخصيت علمي و معنوي امام باقر و امام صادق (ع) به ستايش و تمجيد پرداخته، آنان را يگانه ي عصر خويش و سرآمد فقهاي اسلام شمرده اند، نتيجه ي آن خط مشي بايسته است.

تجلي امام باقر و امام صادق (ع) در ميدان علم و معنويت، شخصيت ممتاز و بي بديل ائمه (ع) و اهل بيت را در دفتر حقايق پايدار تاريخ اسلام، به ثبت رسانيد، و نظر مصلحان حقيقت جو را به پيام هاي ارزشي آنان جلب نمود.



[ صفحه 138]




پاورقي

[1] قال علي (ع): اذا تغير السلطان تغير الزمان. بحار 75 / 358.