بازگشت

ناخشنودي بني اميه از روش عمر بن عبدالعزيز


با توجه به اين كه بني اميه در پرتو خلافت، بيشترين بهره را از امكانات عمومي جامعه مي بردند و هر يك بر سرزميني مسلط شده و به دلخواه، مردم را استثمار كرده و ثروت عمومي را غارت مي كردند، بديهي است كه عملكرد عمر بن عبدالعزيز در همان حد، باز هم بر ايشان سخت و ناگوار بود.

امام باقر (ع) در اين باره فرموده است:

زماني كه عمر بن عبدالعزيز به حكومت دست يافت، بخشش هاي بسيار و هداياي گراني به خاندان علي (ع) روا داشت. روزي برادرش نزد او آمد و گفت: بني اميه به شدت از روش تو ناخشنودند؛ زيرا فرزندان فاطمه را بر آنان مقدم داشته اي!

عمر بن عبدالعزيز در پاسخ وي گفت: اگر من بني فاطمه را بر بني اميه مقدم مي دارم و برتري مي بخشم - و در اين مسير از طعن و نقد ديگران باكي ندارم - به خاطر اين است كه رسول خدا (ص) هماره مي فرمود: همانا فاطمه بخشي از وجود من است، آنچه او را شادمان كند، مرا مسرور خواهد ساخت و آنچه او را ناراحت كند، مرا غمگين خواهد كرد. بنابراين، من با برتري دادن بني فاطمه و اكرام ايشان درصدد مسرور ساختن رسول خدايم و از ناخشنود ساختن او گريزانم [1] .



[ صفحه 183]




پاورقي

[1] عن جعفر، عن ابيه (ع)، قال: لما ولي عمر بن عبدالعزيز اعطانا عطايا عظيمة، قال: فدخل عليه اخوه فقال له: ان بني امية لا ترضي منك بان تفضل بني فاطمة عليهم، فقال: افضلهم لاني سمعت حتي لا ابالي ألا أسمع او لا أسمع، ان رسول الله (ص) كان يقول: انما فاطمة شجنة مني يسرني ما اسرها، و يسؤوني ما أساءها فأنا ابتغي سرور رسول الله (ص) و اتقي مساءته. بحار 46 / 320.