بازگشت

شناخت خداوند و صفات او


بخش مهمي از معارف و درس هاي امام باقر (ع) در زمينه ي شناخت خداوند و صفات او است، كه بخشي از آن ها را در گذشته تحت عنوان «تبيين معارف اصولي دين» يادآور شديم.

در اين جا نيز به عنوان نمونه از روايتي ياد مي كنيم كه امام باقر (ع) شرط بندگي و عبادت انسان به درگاه خداوند را، معرفت و شناخت وي دانسته است.

امام باقر (ع) به ابوحمزه فرمود:

كسي مي تواند به حق، عبادت خداوند را به جا آورد كه به او معرفت داشته باشد و خدا را به درستي و شايستگي بشناسد، و اما كسي كه شناخت درستي درباره ي ذات مقدس او نداشته باشد، خدا را همانند اين مردم عوام و گمراه (بي محتوا و سطحي) عبادت خواهد كرد! [1] .

از آن حضرت سؤال شد كه چه مقدار از شناخت خداوند، ضروري است به طوري كه به كمتر از آن نمي توان اكتفا كرد؟

فرمود: كمترين و ضروريترين مرحله ي شناخت خداوند اين است كه بداني: هيچ چيز همانند او نيست و هيچ موجودي به او شباهت ندارد، و داراي علم، شنوايي و بينايي ازلي است. [2] .



[ صفحه 256]



امام باقر (ع) با اين كه در توصيف پروردگار و بيان صفات و ويژگي هاي او، سخنان استدلالي و درس هاي فراوان دارد، اما اهل ايمان را از تفكر و مناظره در دو ميدان نهي كرده است:

1- نهي از تفكر در ذات خداوند

امام (ع) در اين باره مي فرمود: از تفكر در ذات خدا بپرهيزيد و درباره ي آن نينديشيد ولي هرگاه خواستيد كه به عظمت او پي ببريد، آفريده هاي عظيم او را مورد مطالعه قرار دهيد. [3] .

2- نهي از مباحثه هاي بيحاصل و دشمني زا.

امام (ع) در اين زمينه مي فرمود: از خصومت ها و ستيزه جويي ها (در مباحث اعتقادي و ديني) بپرهيز؛ زيرا اين گونه مناظره ها، شك آفرين و مايه ي نابودي عمل و خرد شدن شخصيت فرد است. چه بسا در چنين مناظره هايي، فرد سخني بر زبان آورد كه هرگز مورد آمرزش قرار نگيرد. در گذشته، مردماني وجود داشتند كه دانش هاي بايسته و مورد نياز خود را رها كرده و به جستجوي مطالبي پرداختند كه نيازي بدان نداشتند و از پرداختن به آن ها نهي شده بودند، تا آنجا كه رشته ي تحقيق آن ها به ذات خدا رسيد و سرگردان و متحير شدند، آن چنان كه هر گاه كسي يكي از آنان را از پيش رو صدا مي زد، براي پاسخ دادن، به پشت سرش رو مي گردانيد و هر گاه از پشت سر او را صدا مي زد، به پيش روي خود توجه مي نمود! [4] .

منظور امام (ع) از بيان اخير اين است كه وقتي اساس تحقيق و موضوع آن نادرست باشد و از شيوه هاي ستيزه جويانه و غلط استفاده شود، كار مناظره و تحقيق، جز حيرت و تناقض گويي حاصلي ندارد، تا آن جا كه فرد، بديهي ترين امور



[ صفحه 257]



را ناديده گرفته، يا از درك آن عاجز مي شود.


پاورقي

[1] انما يعبد الله من يعرف الله، فاما من لا يعرف الله فانما يعبده هكذا ضلالا... همان، كتاب الحجة، باب معرفة الامام، حديث 1.

[2] سئل ابوجعفر (ع) عن الذي لا يجتزء بدون ذلك من معرفة الخالق؟ فقال: ليس كمثله شي ء لم يزل عالما سميعا بصيرا. اصول كافي، ج 1، كتاب التوحيد، باب ادني المعرفة، حديث 2.

[3] اياكم و التفكر في الله و لكن اذا اردتم ان تنظرا الي عظمته فانظروا الي عظيم خلقه. اصول كافي، ج 1، كتاب التوحيد، باب النهي عن الكلام في الكيفية، حديث 7.

[4] اياك و الخصومات فانها تورث الشك و تحبط العمل و تردي صاحبها و عسي ان يتكلم بالشي ء فلا يغفر له، انه كان فيما مضي قوم تركوا علم ما وكلوا به و طلبوا علم ما كفوه حتي انتهي كلامهم الي الله فتحيروا حتي ان كان الرجل ليدعي من بين يديه فيجيب من خلفه و يدعي من خلفه فيجيب من بين يديه. اصول كافي ج 1، كتاب التوحيد، باب النهي عن الكيفية، حديث 4.