بازگشت

دستيابي به ولايت امامان تنها در پرتو عمل


با توجه به اينكه ولايت معاني مختلف دارد و توجيه گران و رهزنان انديشه و ايمان مردم، گاهي از آن سوء استفاده كرده و مي كنند. ائمه (ع) خود، معناي ولايت راه رسيدن به آن را كاملا روشن ساخته اند.

در احاديث به تفصيل بيان داشته اند كه حقيقت ولايت هم شامل محبت است و هم شامل اطاعت و اما راه رسيدن به درجه ي اهل ولايت و برخورداري از نجات و سعادت، تنها گفتار ظاهري و ادعاي محبت و پيروي نيست، بلكه تنها در پرتو عمل صحيح و شايسته است كه مؤمن مي تواند به ولايت واقعي دست يابد و خود را پيرو و دوست ائمه بداند.

امام باقر (ع) به جابر فرمود:



[ صفحه 265]



اي جابر! آيا همين كه كسي ادعا كند شيعه است و ما اهل بيت را دوست دارد، كافي است! به خدا سوگند، شيعه ي ما نيست مگر كسي كه از مخالفت خدا بپرهيزد و او را اطاعت كند. اي جابر! شيعيان ما شناخته نمي شوند مگر به وسيله ي تواضع، خشوع، امانتداري، ياد هماره ي خداوند، روزه، نماز، نيكي به واليدن، رسيدگي به همسايگان تهيدست و...

جابر مي گويد: به امام عرض كردم: اگر به راستي شيعه بايد چنين خصوصياتي داشته باشد، اكنون كسي را با همه ي اين اوصاف نمي شناسم!

امام فرمود: هان اي جابر! مواظب باش كه اين روش هاي گوناگون (افكار نادرست رايج ميان گروه هاي مردم)، راه تو را منحرف نسازد. اين كافي نيست كه كسي بگويد علي (ع) را دوست دارم و ولايتش را پذيرفته ام، ولي اهل عمل نباشد! چه اين كه پيامبر (ص) برتر از علي (ع) است و اگر كسي بگويد پيامبر (ص) را دوست دارم ولي از روش پيامبر (ص) پيروي نكند، اين گونه محبت كمترين تأثيري به حال او ندارد!

پس تقواي الهي داشته باشيد و به آنچه خداوند امر كرده گردن نهيد، ميان خداوند و هيچ فردي، خويشاوندي نيست. محبوبترين بندگان نزد خداوند، باتقواترين و مطيع ترين آنان است... كسي كه مطيع خدا باشد ولي ما است. و كسي كه معصيت خدا كند، دشمن ما است، به ولايت راهي نيست جز از طريق عمل به ارزش هاي و بازداشتن خويش از زشتي ها. [1] .


پاورقي

[1] عن ابي جعفر (ع) قال: يا جابر! ايكتفي من ينتحل التشيع ان يقول بحبنا اهل البيت! فوالله ما شيعتنا الا من اتقي الله و اطاعه و ما كانوا يعرفون يا جابر الا بالتواضع و التخشع و الامانة و كثرة ذكر الله... و ما تنال ولايتنا الا بالعمل و الورع. اصول كافي 2 / 75.