بازگشت

پيامدهاي ناگوار خشم


امام صادق (ع) از پدر خويش - باقرالعلوم (ع) - نقل كرده است:

مردي صحرانشين نزد پيامبر آمد و گفت: من صحرا نشينم (و چون در شهر نيستم تا هميشه از شما استفاده كنم) مطلبي به من بياموزيد كه جامع باشد.

پيامبر (ص) به او فرمود: تو را امر مي كنم كه غضب نكني و خشمگين نشوي!

مرد صحرانشين، دوباره درخواستش را اظهار كرد. تا سه مرتبه و پيامبر (ص) نيز همان پاسخ را به او يادآور شد تا اينكه مرد باديه نشين لختي تأمل كرد و به فكر فرو رفت و پس از آن گفت ديگر از چيزي سؤال نخواهم كرد (يعني اهميت سخن پيامبر (ص) را دريافتم) فرمان پيامبر جز فرمان به خير و ارزش نيست.

امام صادق (ع) در ادامه ي اين بحث يادآور شد كه پدرم - باقرالعلوم - هميشه اين نكته را متذكر مي شد كه: چه چيز هجومنده تر و ويرانگرتر از غضب است. زيرا فرد خشمگين مي شود و در حال خشم انسان بي گناهي را بدون حق مي كشد و زن پاكدامني را نسبت ناروا مي دهد! [1] .


پاورقي

[1] عن أبي عبدالله قال: سمعت أبي (ع) يقول: أتي رسول الله (ص) رجل بدوي فقال: اني اسكن البادية فعلمني جوامع الكلام فقال: آمرك ان لا تغضب، فاعاد عليه الأعرابي المسألة ثلاث مرات حتي رجع الرجل الي نفسه فقال: لا اسأل عن شي ء بعد هذا، ما امرني رسول الله (ص) الا بالخير. قال و كان أبي يقول: اي شي ء اشد من الغضب، ان الرجل ليغضب فيقتل النفس التي حرم الله و يقذف المحصنة. اصول كافي 2 / 303.