بازگشت

پيش از رحلت


از زبان امام صادق عليه السلام اين گونه روايت است: پدرم باقر العلوم عليه السلام روزي آن مقدار بيمار شدند كه بستگان در كنار وي گريان شدند. حضرت به آنان نگاهي كرد و فرمود، دو نفر (دو فرشته) به من خبر دادند كه در اين بيماري نخواهي مرد. آنگاه حضرت بهبود يافت و زندگي خويش را ادامه داد.



[ صفحه 31]



روز ديگري كه آثار بيماري در وي مشاهده نمي شد، رو كرد به من و فرمود: فرزندم آن دو نفر (فرشته) كه آن زمان بيماري نزد من آمده بودند، اينك به من اطلاع دادند كه در فلان روز و فلان ساعت رحلت خواهي نمود. آن گاه همان گونه كه حضرت پيش گويي نمودند، شد. در همان ساعت و همان روز رحلت نمودند. [1] .

همچنين از زبان امام صادق عليه السلام روايت است، هنگامي كه پدرم بيمار شدند به من فرمودند عده اي از مردم مدينه را خبر كن تا نزد من آيند و شاهد وصيت من باشند. هنگامي كه عده اي نزد حضرت آمدند، اين گونه وصيت نمود: فرزندم جعفر، هنگامي كه من رحلت نمودم مرا غسل داده و كفن مي نمايي، آن گاه براي من قبر آماده مي سازي و اگر ديديد رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم لحد براي من آماده ساخته است، تصديق مي كنيد.

آن گاه فرمودند قبر مرا به مقدار چهار انگشت از سطح زمين بالا مي آوري و بر روي قبر آب مي پاشي. هنگامي كه آن افراد از محضر پدرم بيرون شدند، به پدرم عرض كردم اين دستورها را به من مي فرمودي، انجام مي دادم، نيازي به حضور شاهدان نبود. پدرم فرمودند مي خواستم نزاع و اختلاف پديد نيآيد، فقال اردت ان لا تنازع [2] .

اين سيره تابناك امام آموزنده است و تأكيد بر وصيت در هنگام مرگ است. نكته جالب ديگري كه از سيره سراسر نور حضرت به كف مي آيد، اين است كه اين روش زمينه هر نوع نزاع و اختلاف را پيشاپيش از بين مي برد. بر وصيت خود شاهد مي گيرد، تا زمينه اختلاف و هر گونه سوء



[ صفحه 32]



استفاده از بين برود. كه اگر به اين نكات حساس توجه شود، بسياري از درگيري ها و مشاجرات كه در ميان وارثان متوفي پديد مي آيد، از بين خواهد رفت.


پاورقي

[1] بصائر الدرجات، ج 10، ص 481، باب 9، حديث 2، دلايل الامامه، ص 231، بحار، ج 46، ص 213.

[2] فروغ كافي، ج 3، ص 166 و ص 200، وسائل، ج 2، ص 836.