بازگشت

تفسير عترت


زلال ترين انديشه و پاك ترين رفتار در زندگي عترت شكل گرفته است. به همين سبب افراد عترت برگزيدگان خداي سبحان در جامعه مي باشند. در عين حال كه سراسر انديشه و رفتار عترت همانند عدل عترت، قرآن نور است، جامعه را بي نياز از تفسير و تحليل انديشه و رفتار آنان نمي سازد.

قرآن كه سرتاسر نور است و خويشتن را نور مي نامد، و اتبعوا نور الذي انزل معه [1] ، نياز به تفسير و تحليل صحيح دارد. تا راه هاي پيش داوري هاي تحميلي و آويخته هاي پنداري مسدود گردد. كسي نتواند پندارهاي آغشته به باطل خويش را به ساحت قرآ ن نسبت دهد.

عترت نيز همانند قرآن گرچه نور محض است و گرچه هيچ گونه باطل و كژراهگي در ساحت قدس آن راه نمي يابد، ليكن انديشه و رفتار عترت كه الگوي همگان است، بايد صحيح، پيرايش شده از هر نوع آويختگي ها تفسير گردد. بويژه اين كه گفتارها و رفتارها در خطر تغيير و انحراف و



[ صفحه 37]



تفسير به رأي هاي فراوان هستند.

با توجه به اهميت موقعيت اجتماعي عترت، دستان آلوده و سياست هاي باطل گرا چون جبهه گيري هاي عترت را بزرگترين چالش در نيل به اهداف شوم خويش مي بينند؛ در صدد مقابله به آنها برخاسته و تلاش فراوان نموده تا خيزش هاي اجتماعي هوادار عترت را مهار نمايند. مي كوشند تا سرچشمه هاي كوثر را با انواع آلايندگي ها مخدوش سازند.

اين همه پيرايه بستن به انديشه ها و رفتار عترت و حتي خود رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و اين همه تلاش براي پراكنده كردن حديث هاي ساختگي به زبان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و عترت، از همين جهت سمت و سو مي گيرد.

عترت كه كوثر معارف زلال و توأم با كردار پاك و سترگ است، هيچ گونه آلودگي دامنش را تهديد نمي كند. آنچه به انديشه و رفتار عترت آويخته شده و هزاران حديث ساختگي كه شرح آن در همين نوشتار اشاره شده است، همگي در راستاي مخدوش نمايان ساختن انديشه و رفتار عترت است. تا آنان را از الگوپذيري ساقط نمايند.

بدين سان تفسير انديشه و رفتار عترت از بايسته هايي است، همانند تفسير قرآن كه در اولويت اول قرار دارد. انديشمندان بويژه قلم بدستان بايد به اين مهم همت گمارند. تا خورشيدهاي هدايت و رهنمون، در هاله هاي از اوهام پنهان نگردد و گرد و غبار پندارهاي باطل بر چهره هاي درخشان و نمايان آنان، غبار اندوزي ننمايند.

عترت منبع فضايل انساني در عقيده و رفتار است. عترت شاخص هاي رهنمون در پيمودن راه مستقيم است. عترت خود صراط مستقيم به مقصد است. مي بايد اين صراط همان گونه كه هست نمايان گردد تا رهنمون



[ صفحه 38]



پيروان و الگوپذيران قرار گيرد.

با اين بيان بايستگي تحليل و تفسير سيره ي عترت در عرصه هاي انديشه و رفتارهاي فردي و تربيتي و اجتماعي شفاف مي گردد. اين نكته نيز آشكار مي شود كه چه خطرهايي راه انديشه و رفتار عترت را تهديد مي نمايد، كه قلم هاي تحقيق بايد برغم خطرها قد بر افرازند. و تحريف ها و تفسير به رأي ها و آويخته ها را رسوا سازند، تا راه بي خطر آنان بر همگان نمايان شود.


پاورقي

[1] اعراف، 157.