بازگشت

بينا شدن ابوبصير


ابوبصير از ياران و اصحاب خاص عترت مي باشد. وي از نعمت بينايي محروم شده است. وارد بر باقر العلوم عليه السلام مي شود. با امام خويش، اين گونه گفتگوي صميمانه آغاز مي كند:

شما ذريه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم هستيد، امام مي فرمايد آري! شما وارث تمام انبيا مي باشيد، امام مي فرمايد آري! ما وارث تمام دانش هاي پيامبران مي باشيم! ابوبصير مي گويد شما تمام دانش رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را به ارث برده ايد، امام مي فرمايد آري. ابوبصير مي پرسد شما بر زنده كردن مرده ها توانمند هستيد و بيماري هايي مانند كوري مادرزاد، و بيماري پيسي را شفا مي دهيد، شما آگاهيد مردم در منزلشان چه چيز مي خورند و چه چيزهايي ذخيره



[ صفحه 61]



نموده اند، امام مي فرمايد آري باذن الله اينها را مي دانيم!

ابوبصير تا اين بخش از فضايل عترت را مي پرسد، معلوم است كه چه حاجتي دارد. ليكن حاجت خود را آشكارا با حضرت در ميان نمي گذارد. وي مي خواهد بينايي اش به وي باز گردد. آن گاه امام خود آغاز مي كند. به وي مي گويد نزديك بيا. وقتي به حضرت نزديك مي شود، دست خويش را بر روي چشمان ابوبصير مي كشد؛ ابوبصير چشمان خويش را باز مي كند و ديدني ها را مي بيند!

آن گاه امام به وي مي فرمايد: دوست داري اين گونه باشي، آن گاه در قيامت بايد پاسخ گوي اين نعمت و اعمال و رفتاري كه با چشم انجام مي دهي باشي، يا دوست داري به حالت قبلي بازگردي و پاداش تو بهشت باشد. وي دومي را بر مي گزيند. دوباره حضرت دست خود را به چشمان وي مي كشد، به حالت اول باز مي گردد، فمسح علي عيني فعدت كما كنت [1] .


پاورقي

[1] كشف الغمه، ج 2، ص 355، اعلام الوري، ص 504، دلائل الامامه، ص 226، فصول المهمه، ج 2، ص 897، مناقب، ج 4، ص 200، بحار، ج 46،ص 249.