بازگشت

نقش ياد خدا


انسان مؤمن به خدا، خويشتن را در مأمن امني قرار مي دهد، كه از خطرها در امان قرار گيرد. تنها مأمن امن و پناهگاه مطمئن از هر خطر ايمان به خداست. هر كس به خدا ايمان آورد و خويشتن را به خدا سپرد خداي سبحان ايمن ترين پناهگاه وي خواهد بود. پناهگاه مطمئني جز خداي



[ صفحه 100]



سبحان وجود ندارد، و لن تجد من دونه ملتحدا. [1] «غير از خدا پناهگاه امني نمي يابي».

همان گونه كه ايمان مراتب دارد، امنيت در پناهگاه خدا نيز مراتب دارد. تا به آن مرحله والايي برسد كه تمام اضطراب ها و ناامني ها را بزدايد و آرامش كامل مستقر سازد. از اين مرحله امنيت و آرامش همه انسان هاي مؤمن بهره مند نيستند. بلكه آن گروه كه از ايمان مرحله والا بهره مند شده اند، آنان كه ياد و نام خدا، تمام زندگي آنان را فرا گرفته است، در آرامش كامل قرار خواهند گرفت. ذكر خدا پناهگاه ايمن است. ياد خدا امنيت از هر خطر براي آنان خواهد بود، الا بذكر الله تطمئن القلوب [2] «با ياد خدا قلب ها آرامش مي گيرند.»

اين حقيقت در سخن عترت اين گونه تحليل شده است؛ موجودي كه به ياد خدا باشد هيچ آسيبي وي را تهديد نمي كند. حتي در مورد حيوانات اين گونه رسيده است، كه حيوان آنگاه در دام صياد مي افتد كه از ياد خدا غافل شده باشد. حيواني كه به ياد خداست در دام صياد قرار نمي گيرد. امام صادق عليه السلام مي فرمايد: ما من طير يصطاد الا بتركه التسبيح. [3] «هيچ پرنده اي در دام صياد قرار نمي افتد، مگر زماني كه از تسبيح و ياد خدا غفلت كرده باشد.» كه اين نقش ياد خداست.

امام صادق عليه السلام در اين باره مي فرمايد، انسان مؤمن به هر گونه مرگ ممكن است بميرد. غرق شود، آوار بر روي وي منهدم شود، درنده وي را



[ صفحه 101]



بدرد، صاعقه و رعد و برق آن را بگيرد، ليكن به انسان ذاكر خدا، اين حوادث اصابت نمي كند، و لا تصيب ذاكر الله تعالي. [4] .

اينك اين حقيقت در انديشه زلال و عرشي باقر العلوم عليه السلام اين گونه تجلي يافته است، كه حوادث تلخ و ناگوار مانند صاعقه بر انسان مؤمن ممكن است فرود آيد، ليكن بر انسان ذاكر يعني كسي كه به ياد خداست فرود نمي آيد. انسان ذاكر از صاعقه در امان است. اين نقش ياد خداست، الصواعق تصيب المؤمن و غير المؤمن و لا تصيب الذاكر. [5] .

بر همين اساس است كه حضرت تلاش مي كرد افراد با ظرفيت و با استعداد مانند خانواده خويش را به اين نكته اساسي توجه دهد. هماره آنان را وادار به ذكر و ياد خدا مي نمود. در انديشه نيز اهميت آن را شفاف مي سازد و اضافه مي كند سه چيز از بهترين و سخت ترين عبادت هاست، اشد الاعمال ثلاثة، ذكر الله علي كل حال و انصافك من نفسك و مواساة الاخ. [6] «سه چيز از سخت ترين اعمال است، ياد خدا، انصاف داشتن، يكسان و برابر برخورد نمودن». امام اهل خانه خويش را وادار به اين رفتار مي كرد، امام صادق عليه السلام مي فرمايد: پدرم ما را دور هم جمع مي كرد و وادار به قرائت قرآن (كه آن نيز ذكر الله است) مي نمود. و هر كس قرآن تلاوت نمي كرد به ذكرهاي ديگر تا طلوع آفتاب مشغول مي شد، يأمرنا بالذكر حتي تطلع الشمس [7] كه البته اين ياد خدا بر لب است. اساس و پايه ياد خدا



[ صفحه 102]



به روح و دل است كه انسان هماره به ياد خدا باشد. اين نيز از آموزه هاي عرشي است كه از انديشه و رفتار عترت مي توان آموخت.


پاورقي

[1] كهف، 27.

[2] رعد، 28.

[3] فروع كافي، ج 3، ص 505 حديث 18.

[4] فروع كافي، ج 3، ص 112.

[5] مطالب السؤول، ج 2، ص 101، حلية الاولياء، ص 181.

[6] اعيان الشيعه، ج 1، ص 653، كشف الغمه، ج 2، ص 345.

[7] همان، ص 651.