بازگشت

نقش محبت


محبت گرايش و عشق محب به محبوب و معشوق است. انگيزه محبت زيبايي هاي معشوق است كه به عاشق جلوه گر مي شود. اگر عاشق زيبايي در معشوق خويش نبيند، هيچ گاه نسبت به وي محبت نخواهد داشت.

زيبايي ها مراحل دارد. هر مقدار زيبايي برتر جلوه گر شود، جاذبه محبوب بيشتر مي شود. و اگر در راه محبوب زيبايي ها شكوفا شدند، محب را آن مقدار مجذوب خود مي سازد كه زشتي ها را نيز زيبا مي بيند، حب الشي يعمي و يصم، «محبت به چيزي، كور و كر مي كند.» پي آمد محبت، پيروي محب از محبوب است. آن كسي كه از محبوب خود پيروي نكند در تحقق عشق بايد ترديد نمايد. زيرا عاشق دلباخته معشوق بوده و ممكن نيست از فرمان معشوق سرپيچي كند، ان كنتم تحبون الله فاتبعوني يحببكم الله. [1] «اگر خدا را دوست مي داريد مرا (پيامبر) پيروي كنيد، آنگاه خدا شما را دوست خواهد داشت.» محبت دو جانبه است. هم خدا محبوب شماست، و هم شما محبوب خدا هستيد. نقش محبت پيروي از محبوب و معشوق تا رسيدن به وصال معشوق است. عاشق آن كسي است كه در پي معشوق حركت كند تا به وصال خويش برسد و از معشوق خويش كامياب شود.

بدين خاطر محبت همانند موتور پر توان است كه عاشق را به سوي



[ صفحه 103]



معشوق سوق مي دهد. هر مقدار محبت بيشتر، سرعت حركت بيشتر خواهد بود.

بر اين اساس آنچه انسان را وادار به پيروي از حق مي كند كه در انديشه، حق بيانديشد و در رفتار، رفتار همگون با حق داشته باشد، محبت است. انسان دين باور عاشق و محب حق مي باشد. محبت است كه محب را وادار به پيروي از محبوب مي كند. از اين حقيقت باقر العلوم عليه السلام اين گونه پرده برداشته است: هل الايمان الا الحب. [2] «ايمان جز محبت چيز ديگري نيست».

اين حقيقت فراگير است و محبت در دل ذرات هستي جاي گرفته است. هر موجودي به سوي محبوب خويش در حركت است، الي الله تصير الامور. [3] «بازگشت امور به جانب خداست.» همه موجودات سرود عشق مي سرايند، ان من شيء الا يسبح بحمده. [4] هر انسان حتي هر جمادي در نهايت به وصال محبوب خويش مي رسد.

باقر العلوم عليه السلام اين حقيقت را چنين بيان مي كند:

بريد بن معاويه مي گويد فردي كه از بلاد خراسان پياده به زيارت حضرت آمده بود، به حضور ابوجعفر عليه السلام رسيد. هنگامي كه در محضر حضرت نشست پاهاي ترك خورده و زخم دار خويش را به حضرت نشان داد و گفت: محبت شما اهل بيت مرا به اينجا كشانده است! باقر العلوم عليه السلام فرمود: اگر سنگي ما را دوست بدارد، خدا آن را با ما محشور خواهد نمود.



[ صفحه 104]



دين جز محبت چيز ديگري نيست، و الله لو احبنا حجر حشره الله معنا و هل الدين الا الحب. [5] از گفتار عرشي اين نكته مهم به كف مي آيد كه عاشق و محب به وصال معشوق و محبوب خويش خواهد رسيد. اين گفتار آشكار مي سازد كه محبت و عشق تنها در ميان انسان ها نيست؛ بلكه فراگير همه موجودات است. به جريان علي عليه السلام با حارث همداني در همين راستا توجه كنيد.


پاورقي

[1] آل عمران، 31.

[2] البرهان في تفسير القرآن، ج 2، ص 22.

[3] شوري، 42.

[4] اسراء، 44.

[5] البرهان في تفسير القرآن، ج 2، ص 22.