بازگشت

انجام وظيفه


از رفتار امامان اين نكته شفاف است كه آنان در شرايط گوناگون تلاش مي نمودند آنچه وظيفه ديني آنان است، انجام دهند. به پيشنهادها و جوسازي ها، هشدارهاي بيجاي افراد توجه نمي نمودند. اگر ناهنجاري در جايي مشاهده مي نمودند، اين گونه نبود كه از كنار آن بي تفاوت بگذرند؛ بلكه تلاش مي كردند ناهنجاري ها را هنجار بخشيده و نقطه ضعف ها و كژراهگي ها را اصلاح نمايند. آنچه براي امامان اهميت داشت، عمل به وظيفه بود. اگر در اين راه مورد نكوهش قرار مي گرفتند و يا افراد ناهنجار توجه به رهنمون ها نمي نمودند، امام دست از وظيفه خويش بر نمي داشت.

زراره مي گويد همراه امام باقر عليه السلام و عطا در تشييع جنازه فردي از قريش شركت نموديم. فردي خيلي فرياد و صيحه مي زد. عطا به وي گفت يا فرياد نكش و يا اگر ادامه بدهي ما در تشيع شركت نمي كنيم. چون آن فرد توجه نكرد، عطا از ادامه تشييع جنازه منصرف شد و رفت.

من به امام باقر عليه السلام عرض كردم، عطا برگشت؛ امام پرسيد چرا، علت آن را گفتم. امام اظهار كرد اگر به خاطر يك باطل از اقدام حق باز بمانيم



[ صفحه 118]



نمي توانيم حق ديگران را ادا كنيم. راهت را ادامه بده. زراره مي گويد تشييع ادامه يافت. تا اين كه بر ميت نماز خوانده شد. صاحب عزا رو كرد به امام باقر عليه السلام كه شما چون خسته شده ايد به منزل خويش برگرديد. من هم به حضرت عرض كردم چون صاحب عزا اجازه داده برگرديد، من نيز سؤالي دارم، مي خواهم مطرح سازم! ليكن امام توجه نكرده و به تشييع ادامه دادند و فرمودند ما به اذن صاحب عزا نيامده ايم تا به اجازه ايشان تشييع را ترك كنيم. ما براي اجر و پاداش آخرتي آمده ايم. به مقداري كه در تشييع شركت كنيم پاداش نصيب ما مي شود.

نكته زيبا و جالب كه از رفتار حضرت بدست مي آيد اين كه در رفتار امام، عمل به انجام وظيفه شرعي مهم است. بايد ديد چه رفتاري را خدا از انسان مي خواهد. به همان وظيفه عمل كرد خواسته هاي ديگران مهم نيست. ديگران را خوشايند باشد يا از رفتار به حق بيجا برنجند، اينها ملاك نيستند. ملاك اين است كه كدام رفتار وظيفه ديني و الهي شخص است، به همان وظيفه بايد رفتار نمود.