بازگشت

انگيزه ي منع حديث


نكته اي كه در اين گفتار به عنوان منع حديث عنوان شده، اين است كه احاديث رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم موجب اختلاف و منازعه مي شود. بدين خاطر از نقل حديث جلوگيري مي نمايند. نيز براي پاسخ گويي به احكام معارف قرآن كفايت مي كند نيازي به احاديث نبوي نيست!

ليكن هر دو نكته آسيب پذير است. زيرا احاديث صحيح از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم هيچ گاه مورد تنازع و منشأ اختلاف نمي شوند. و نيز بسياري از معارف و حكم و احكام و اخلاقيات در گفتار رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم تجلي يافته است. كه جامعه هيچ گاه بي نياز از آنها نمي باشد. چگونه مي توان گفت جامعه از احاديث منبع وحي رسالي كه مبين دين و شريعت است بي نياز مي شود؟!

انگيزه هاي ديگري نيز در اين راستا عنوان مي شود. همانند اين كه نقل احاديث رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم چه بسا باعث اشتباه با الفاظ قرآن شده، آنگاه حديث با قرآن مشتبه شود و باعث كم و يا زياد شدن قرآن گردد!

اين سخن نيز بي اساس است. زيرا الفاظ قرآن در حد اعجاز است و سخنان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم گرچه وحي است، ليكن الفاظ و ساختار سخن در حد اعجاز نيست. بر اين اساس امكان ندارد متن حديث با متن قرآن اشتباه شده و باعث آسيب رساني به قرآن شود. قرآن به وعده الهي از هر گونه آسيب محفوظ است، چه احاديث نبوي صلي الله عليه و آله و سلم نقل بشوند و چه ممنوع شوند. زيرا وعده خداست كه: انا نحن نزلنا الذكر و انا له لحافظون. [1] «ما قرآن را نازل كرديم و ما آن را از هر آسيب حراست مي نماييم».



[ صفحه 152]



نكته چهارم كه عمده دليل و دست آويز براي كساني قرار گرفته است كه نقل حديث از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را منع نموده اند؛ احاديثي است كه از زبان خود رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم رسيده است كه در آن احاديث نقل حديث منع شده است. بهترين حديث كه دستاويز قرار گرفته، حديث ابوسعيد خدري است كه در آن آمده است: لاتكتبوا عني شيئا فمن كتب عني شيئا غير القرآن فليمحه. [2] «غير از قرآن چيز ديگري از من ننگاريد و هر كس چيزي نوشته است بايد محو نمايد».

ليكن اين احاديث حتي از طريق اهل سنت نيز معتبر نمي باشند. زيرا بهترين احاديث در اين راستا احاديث ابوسعيد خدري است. به ويژه اين حديث كه آورده شد. و هيچ كدام از آنها سند ندارند. حتي اين حديث مرفوع است و بخاري مي گويد استناد به آن صحيح نيست، ان حديث ابوسعيد هذا موقوف فلا يصح الاحتجاج به. [3] و هم چنين ساير احاديث ابوسعيد و نيز احاديثي كه از زبان ابوهريره و زيد بن ثابت نقل شده اند، همگي حتي در نزد اهل سنت بي پايه و بي اساس مي باشند. [4] .


پاورقي

[1] حجر، 9.

[2] تقييد العلم، ص 29، ص 30.

[3] تدوين السنة الشريفه، ص 290.

[4] همان، ص 295 و 297 و 301.