بازگشت

بر چه كسي دروغ بسته شد؟


نكته ديگر قابل اهتمام اين كه، احاديث با اين حجم گسترده بر زبان چه كسي آويخته شده اند. و به چه كسي دروغ پردازي شده است؟

پاسخ اين سؤال از انگيزه هاي اين فرصت سازي آشكار است. انگيزه اين فرصت سازي براي تحريف دين و مخدوش نمودن چهره ي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و نيز چهره ي عترت كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم آنان را همتاي قرآن معرفي كرده بود مي باشد. معلوم است كه احاديث ساختگي نيز بيشتر به زبان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم و عترتش آويخته مي شود. كه زبان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم سخن گوي اسلام است. سخن وي سخن دين است و مورد پذيرش همگان. اگر دروغي به زبان حضرت آويخته شود، در جامعه تأثيرگذار خواهد بود. دروغ پرداز را به اهداف شومش نزديك مي سازد.

تعبير بيشتر محققان اين است كه حديث هاي ساختگي را به زبان حضرت نسبت مي داده اند. مانند اين كه احمد بن عبدالله شيباني كه هزار حديث مي سازد به رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم نسبت مي دهد. [1] و نيز ساير احاديث ساختگي.



[ صفحه 161]



چون سخن عترت نيز مورد پذيرش بود، سخن دروغ را از زبان عترت نيز در منزلت برخي مي ساختند. چنان كه از زبان امام صادق صلي الله عليه و آله و سلم در مورد ابوحنيفه اين گونه به دروغ روايت شده كه هنگامي كه نگاه حضرت به ابوحنيفه افتاد، گفت تو (ابوحنيفه) زنده كننده سنت جدم پيامبر مي باشي؛ بعد از آنكه سنت هايش فراموش شده است، انت تحي سنة جدي بعد ما اندرست! [2] .

به تعبير باقر العلوم عليه السلام از ما (عترت) گفتارهاي ناگفته و كردارهاي ناكرده نقل نمودند، رووا عنا ما لم نقله و ما لم نفعله. [3] امام صادق عليه السلام نيز فرمود: اينها دروغ بستن بر ما را بر خويشتن لازم مي دانستند. گويي مسؤوليت ديگري جز اين نداشتند، ان الناس اولعوا بالكذب علينا كان الله افترض عليهم لايريد منهم غيره. [4] و نيز امام صادق عليه السلام مغيره ي بن سعيد را نفرين مي كند به خاطر اين كه احاديث دروغ، به زبان باقر العلوم عليه السلام آويخته است. فان مغيرة بن سعيد «لعنه الله» دس في كتب اصحاب ابي احاديث لم يحدث بها ابي. [5] .

ماننداين كه ميمون بن عبدالله مي گويد عده اي به حضور امام صادق عليه السلام رسيدند و از حضرت درخواست حديث نمودند. امام از آنان پرسيد تا كنون از كسي حديث شنيده ايد، يكي از آنان گفت آري. امام از وي خواست شنيده هاي خود را بازگو كند. وي گفت سفيان ثوري به من حديث نموده است كه محمد بن علي (باقر العلوم عليه السلام) فرمود: هر نوع نبيذي



[ صفحه 162]



حرام است! هر كس بر روي كفش خود مسح نكند، بدعت گزار است! چون عمر اين گونه مسح مي كشيد. هر كس دست پخت و ذبايح اهل ذمه (اهل كتاب) را نخورد گمراه است. زيرا علي عليه السلام از اين گوشت ها مي خورد...!

سفيان ثوري حديث نمود كه علي عليه السلام بر فراز منبر گفت هر كس ابوبكر و عمر را از من برتر بداند وي را تازيانه خواهم زد. سفيان ثوري از جعفر (جعفر بن محمد (ع)) حديث نقل مي كند: محبت به ابوبكر و عمر ايمان و بغض به آنها كفر است! و نيز از جعفر بن محمد (عليهما السلام) اين گونه حديث است كه علي عليه السلام فرموده كاش در نخلستان هاي مدينه مي ماندم و در جنگ جمل و نهروان شركت نمي كردم. علي وقتي كشته هاي جنگ جمل را ديد به حسن بن علي (عليهما السلام) گفت نمي دانستم انجام جنگ به اينجا پايان مي يابد. سفيان ثوري از جعفر بن محمد (عليهما السلام) روايت مي كند كه علي خطاب به كشته هاي معاويه در صفين گفت از خدا مي خواهم مرا با شما محشور كند! و...

امام صادق عليه السلام از وي پرسيد تو اين شخصي را (محمد بن علي (ع)) كه از وي حديث نقل مي كني، تاكنون ديده اي؛ گفت خير. آنگاه حضرت از رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم اين گونه حديث نقل نمود كه رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم فرمود هر كس بر عترت و اهل بيت حديث دروغ نسبت دهد، خدا وي را در قيامت كور و يهودي محشور خواهد نمود، من كذب علينا اهل البيت حشره الله يوم القيمة اعمي يهوديا. [6] .



[ صفحه 163]



آري اين گونه حديث با اين نوع محتواها از اين گونه افراد سرشناس مانند سفيان ثوري به زبان عترت آويخته مي شود.

همچنين از زبان امام صادق عليه السلام روايت مي كند كه علي عليه السلام به ابوبكر گفت تو كه خليفه مسلمانان هستي بايد بر فاطمه (س) نماز بخواني! و حال آنكه تاريخ قطعي گواه است كه اميرالمؤمنين عليه السلام، فاطمه (س) را شبانه با چند نفر مانند عباس و فضل كه همراه وي بودند به خاك سپرد. هيچ كس را با اطلاع نكرد. حتي از عايشه نقل مي كند كه فاطمه (س) شبانه به خاك سپرده شد و ابوبكر از رحلت وي با خبر نشد! [7] .

همچنين حديث از زبان افراد با موقعيت اجتماعي و مذهبي مانند سران فرقه ها چون محمد بن ادريس شافعي، احمد بن حنبل و مالك بن انس و نيز ابوحنيفه و سفيان ثوري و... و يا افراد مورد قبول مانند عبدالله بن عباس [8] و... ساخته و منتشر نمودند.


پاورقي

[1] همان.

[2] همان، ص 279.

[3] شرح ابي الحديد، ذيل خطبه، 203، ج 11، ص 43.

[4] رجال كشي، ص 136.

[5] رجال كشي، ص 224، حديث شماره 401.

[6] رجال كشي، ص 396 و 397، شرح حال سفيان ثوري، شماره حديث 741.

[7] الغدير، ج 5، ص 350.

[8] همان، ص 283.