بازگشت

موقعيت اجتماعي باقر العلوم


امامان معصوم گرچه در اثر دسيسه از حاكميت سياسي محروم شدند، ليكن تلاش دسيسه كاران هيچ گاه نتوانست آنان را از موقعيت اجتماعي خويش محروم سازد. زيرا فضايل انساني آنان آن گونه در ميان مردم مي درخشيد كه نگر همگان را به سوي آنان متوجه مي ساخت.

از جانب ديگر تلاش هاي پرثمر فرهنگي و اجتماعي امامان با همه محروميت ها و محدوديت ها، موقعيت ممتاز اجتماعي آنان را گسترش بخشيده و ايده و باورهاي آنان به صورت يك جريان بزرگ اجتماعي مستقر ساخته بود. اين جريان بزرگ اجتماعي كه از آغازين روزهاي رحلت رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم شكل گرفته بود، فراز و فرودهاي فراوان را پيمود، ليكن با هوشمندي و تلاش پرثمر امامان همواره هويت خويش را حراست نموده و به صورت يك جبهه ي چالشگر عليه اهداف حزب عثمانيه آنگاه حزب بني عباس قد برافراشته نمود. بر اين اساس تمام امامان معصوم از موقعيت ممتاز اجتماعي بهره ور بودند.

باقر العلوم عليه السلام نيز همانند امام سجاد عليه السلام از موقعيت علمي فرهنگي و اجتماعي بس والا بهره مند بود. شيعيان و ديگر علاقه مندان به عنوان يك تشكل همسوي اهل بيت، همراه و همگام حضرت بودند و اين تشكل از آرمان هاي حضرت به صورت شايسته و بايسته دفاع و پيروي مي نمودند. شكل گيري موقعيت والاي اجتماعي، زمينه ي تلاش هاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي امام را فراهم ساخته بود. به گونه اي كه تشكل همراه امام به



[ صفحه 186]



عنوان بزرگترين جريان چالشگر، عليه حاكميت ديكتاتورها به ويژه حزب عثمانيه به شمار مي رفت.

همين موضوع باعث شده بود كه حزب حاكم حساسيت فراوان نسبت به اين تشكل داشته باشد؛ و همواره در صدد ستيز با آن برآيد و از لحاظ اجتماعي و سياسي و فرهنگي و نيز اقتصادي تلاش فراوان بر محدود ساختن آن بنمايد.

به همين خاطر حزب عثمانيه همواره از موقعيت امام باقر عليه السلام در وحشت به سر مي برد و تلاش هاي فرهنگي و اجتماعي حضرت را زير نظر داشت و حتي امام را به پايتخت اقتدار خويش فراخواند، تا اقتدار خويش را به رخ امام و همراهانش نمايان سازد و آنان را از فرجام تلاش هاي اجتماعي خويش بر حذر دارد. همچنين جمعيت انبوهي كه هماره همراه امام بود، نگرهاي فراواني را به سمت و سوي امام عليه السلام معطوف داشته بود، كه اين نيز گواه ديگر بر موقعيت اجتماعي حضرت مي باشد، كه در اين فرصت به برخي محورهاي ياد شده مي پردازيم.