بازگشت

رفتار


اما رفتار امام همام در طول دوران زندگي خويش ولو جبهه گيري و قيام آشكار بر ضد حاكمان اموي نيست. زيرا شرايط و زمينه آن نوع اقدام فراهم نيست. ليكن رفتار بگونه اي است كه حضرت موضع خويش را عليه نظام ستم اموي آشكار مي سازد و در موارد مناسب به ياران و هواداران خود اين نكته را كه حاكميت امويان بر اساس ستم و طغيان بوده و هيچ گونه مشروعيت ندارد به خوبي شفاف مي سازد. به چند نمونه از رفتار امام در اين راستا مي پردازيم.

يكي از روش هاي مديريت اجتماعي آن زمان اين بود كه براي اداره



[ صفحه 208]



امور طوايف گوناگون يكي از بزرگان طايفه به عنوان «عريف» يعني مسؤول و رئيس از جانب حكومت انتخاب مي شد كه اين عنوان يك سمت حكومتي به شمار مي رفت. اينك فردي از شيعيان به نام «عقبه بن بشير» از امام سؤال مي كند كه عريف قوم ما از دنيا رفته است، از من خواسته اند كه اين مسؤوليت را بپذيرم. آيا رواست كه چنين مسؤوليتي را به عهده گيرم، امام در پاسخ وي مي فرمايد اگر بهشت را دوست نداري و مي خواهي به جهنم بروي اين مسؤوليت را بپذير و در ستم هاي آنان شريك باش، فان كنت تكره الجنة و تبغضها فتعرف علي قومك. [1] .

امام در اين موضع گيري كاملا شفاف مي سازد كه حاكميت بني اميه بر اساس ظلم و ستم پايه نهاده شده و مشروع نيست. بر كسي روا نيست هيچ گونه مسؤوليتي از جانب آنان بپذيرد. پذيرش مسؤوليت از جانب آنان و ايستادن در صف آنان فرجامي جز تباهي و آتش در پي ندارد.

محمد بن مسلم مي گويد: در كنار منزل باقر العلوم عليه السلام همراه حضرت ايستاده بوديم، كه امام مشاهده نمودند مردم گروه گروه در كوچه ها رفت و آمد مي كنند. امام از برخي پرسيد چه اتفاقي رخ داده است، پاسخ دادند استاندار مدينه عوض شده است، مردم براي عرض تبريك به حضور ايشان مي روند. امام فرمود: اين رفتار مردم دري از درهاي آتش است، و انه باب من أبواب النار. [2] .

اين سخن امام موضع گيري شفاف در جمع ياران خويش در برابر حاكمان بني اميه است. همراه شدن و رضايت به حكومت آنان فرجامي



[ صفحه 209]



جز آتش ندارد. اين موضع گيري يعني حاكمان اموي مشروعيت ندارند و كسي نبايد حكومت داري آنان را به آنان تبريك گويد و نبايد اقدامي را كه در جهت تحكيم و تثبيت موقعيت آنان است انجام دهد.

باقر العلوم عليه السلام در مسجدالحرام بودند كه گفتگوي حكومت بني اميه را نمودند. يكي از اصحاب امام اظهار اميدواري نمود كه خدا حكومت داري را نصيب حضرت كند، تا حضرت بر همراهان خود از جمله بني اميه حكومت كند!

امام از بني اميه اظهار بي زاري نموده فرمود: بني اميه همراهان من نيستند، من هيچ گاه به همراهي بني اميه خوشنود نيستيم. ياران بني اميه افرادي ناپاك مي باشند... و لا يسرني ان اكون صاحبهم ان اصحابهم اولاد الزنا. [3] اظهار بي زاري و رسوا ساختن حزب حاكم عثمانيه از اين بهتر و شفاف تر چگونه مي شود؟!


پاورقي

[1] رجال كشي، ص 203 و 204.

[2] فروع كافي، ج 5، ص 107، وسائل، ج 12، ص 135.

[3] فروع كافي، ج 8، (روضه)، ص 341.