بازگشت

بني اميه و بني عباس


در زمان زندگي عترت دو جريان اجتماعي برغم عترت در جامعه اسلامي حاكميت فراهم آوردند. اين دو جريان در عين حال كه تفاوت هايي با هم داشتند در موضع گيري هاي خود نسبت به عترت از يك سياست و روش برخوردار بودند. اين دو جريان اجتماعي يكي جريان اجتماعي بني اميه بود كه حدود يك قرن به طول انجاميد. ديگري جريان اجتماعي بني عباس بود كه با سقوط بني اميه حاكميت يافت و تا حدود پنج قرن حاكميت آنان تداوم يافت.

با روش برخورد بني اميه با عترت، قدري آشنايي فراهم آمد كه آنان در ابعاد گوناگون فرهنگي و اقتصادي و اجتماعي و سياسي بر عترت و تشكل



[ صفحه 215]



همسوي آنان تا توانستند فشارهاي خويش را متراكم ساختند. همواره عترت و هوادارانش را محدود ساختند. همواره شيعيان علي عليه السلام را به الوان آزردگي ها آزردند و هزاران نفر از آنان را زنداني كردند و هزاران را به قتل رساندند. فعاليت هاي فرهنگي و اجتماعي و سياسي عترت هماره زير نظر آنان بود و به دقت از آنها مراقبت مي كردند و حتي خانه هاي آنان و مسائل سري آنان را زير نظر مي گرفتند.

رفتار بني عباس نسبت به عترت همانند رفتار بني اميه مي باشد. به همين خاطر موضع گيري عترت نيز در برابر اين دو جريان اجتماعي در اصول يكسان است. عترت همان موضع گيري كه در برابر سياست هاي حزب اموي يعني حزب عثمانيه داشت؛ در برابر بني عباس نيز همان گونه موضع گيري را ابراز مي نمايد. اينك زمان باقر العلوم عليه السلام است هنوز حاكميت از آن حزب عثمانيه است. هنوز بني عباس فرصت حكومت داري فراهم نكرده اند. ليكن اظهار نظر باقر العلوم عليه السلام در مورد بني عباس هم، مانند بني اميه است. همان گونه كه بني اميه خلافت و جانشيني رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم را بهانه و سرپوش بر حاكميت خويش نهادند، بني عباس نيز براي حراست از موقعيت خود انواع ستم ها را به عنوان جانشينان رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم در جامعه مرتكب مي شوند و حكومت را همانند توپ بازي در ميان خويش گردش مي دهند.

روش باقر العلوم عليه السلام در مورد بني عباس و روش حكومت داري آنان نيز همين روش است. آنان نيز حكومت داري را همانند توپ بازي در ميان خويش گردش خواهند داد. اگر خود را خليفه يعني جانشين رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم بخوانند، اين عناوين و ابزار تنها پوشش براي رسيدن به اهداف مي باشد.



[ صفحه 216]



باقر العلوم عليه السلام خطاب به عده اي از بني عباس فرمود: شما حكومت را همانند بني اميه تصاحب خواهيد نمود و شما مثل بني اميه حكومت را همانند توپ بازي بچه ها، بين خويش دست به دست خواهيد نمود، و ليتلقفها الصبيان منكم كما تلقف الصبيان الكرة. [1] .

در اين جمله امام موضع خويش را در مورد دو جريان حكومت داري، يعني بني اميه و بني عباس به طور شفاف بيان مي كند، كه هر دو جريان حكومت را بازيچه اهداف خويش قرار دادند. هيچ كدام از دو جريان حاكميت مشروع و به حق نداشته اند. بلكه هر دو براي حكومت داري و سلطه بر مردم و رسيدن به انگيزه هاي دنيايي، از اقتدار سياسي خويش بهره وري نمودند. اظهار نظر امام يك جمله است، ليكن ماهيت دو جريان حكومت داري را در طول قرن ها روشن مي سازد.

اينها برخي از محورهاي انديشه و رفتار امام مي باشد، كه در راستاي مبارزه با ستم و طاغوت زدايي تحقيق و بررسي شد. البته نه گفتار امام به اين مقدار است و نه رفتارهاي ستم ستيز امام محدود به اين موارد مي شود. با پژوهش بيشتر به موارد ديگري نيز مي توان دست يازيد. اين موارد برخي از موضع گيري هاي اجتماعي حضرت برغم حاكميت حزب عثمانيه مي باشد.

از جانب ديگر امام در دوران امامت خويش، فعاليت هاي فرهنگي گسترده برغم اهداف حزب عثمانيه و نيز شكوفا ساختن فقه و فرهنگ ديني و معرفي چهره ي عترت و... شكل دادند، كه اين تلاش بسيار فراگير و



[ صفحه 217]



پرثمر نيز، خطر جدي براي حاكميت بني اميه بود. در اين فرصت به برخي از محورهاي تلاش هاي فرهنگي باقر العلوم عليه السلام مي پردازيم.


پاورقي

[1] فروع كافي، ج 8، (روضه)، ص 210، فصول المهمه، ج 2، ص 896، المحجه البيضاء، ج 4، ص 249.