بازگشت

ارزيابي صله هاي امامان به شعرا


ممكن است اين سؤ الها مطرح شود كه مگر قرآن شعر و شاعري را مذمت نكرده است ؟ پس چرا امامان شـاعـران را پـذيـرفـتـه و بـه آنـان صـله مـي دادنـد؟ قـبـول داريـم كـه آنـان شـاعـران مـتـعـهـد را مي پذيرفته و از شاعران عريان گوي هرزه تنفّر داشـتـنـد، ولي چـرا صـله هـاي آنـان در رقـمـهـاي بـالايـي مثل صدهزار، پنجاه هزار و... است ؟ آيا اين صله ها براي سرودن چند شعر اسراف نيست ؟ مگر نه اين كه پادشاهان نيز چنين صله هاي زيادي به شعرا مي داده اند؟ پس بين امام و آنان چه فرقي است ؟ آيا... ؟ و آيا... ؟ و... .

ايـنـهـا نمونه اي است از سؤ الات فراواني كه درارتباط با جوايز امام به شعرا به ذهن خطور مي كند؛ واما جواب :

1ـ قـرآن در حـقـيـقـت شـعـر را نـهـي نـكـرده اسـت بـلكـه شـاعـرانـي را نـكـوهـش كـرده كـه در عمل خود جهت گيري ناصواب دارند و قيد و بندي در حرف زدن ندارند و حد ومرزي نمي شناسند. چه بسا باطل را مدح مي كنند و حق را مذمت مي نمايند و ... . استثناي (الاالذين آمنواو ...) نيز مؤ يد همين معناست ..(191)

2ـ درآن دوره خـفـقـان ومـظـلومـيـت اهـل بـيـت عـليـهـم السـلام ، هـر شـاعـري بـا اقـدام بـه مـدح اهـل بـيـت خـود را در مـعـرض خـطـر قـرار مـي داد؛ خـطـر تـبـعـيـد، زنـدان ، مـصـادره امـوال ، كـشـتـه شـدن و... در حـقـيـقـت شـاعـر بـه قـيـمـت جـان ، مال و آبروي خويش به مدح اهل بيت مي پرداخت . مگر نه اين كه فرزدق به خاطر مدح امام سجاد زنـداني شد و مورد اهانت قرار گرفت ؟ مگر نه اين است كه وقتي منصور نمري دو بيت شعر در مدح اهل بيت گفت ، هارون دستور داد دست و پايش را قطع كنند وزبان وي را از پشت سرش بيرون بـكـشـنـد و گـردنـش ‍ را بـزنـنـد و وقـتـي فـهـمـيـد مـنـصـور قـبـل از اجـراي حـكـم مـرده اسـت ، به شدت خشمگين شد ودستور داد او را نبش قبر كنند و بدنش را بسوزانند..(192)

بـاتـوجـه به اين مطلب بايد پرسيد چه چيزي مي تواند جواب اقدام جسورانه شاعري در مدح اهل بيت باشد؟

3ـ شاعران با اقدام به مدح اهل بيت ، خود وحتي خانواده و اطرافيان را به رنج ومحروميت از حقوق ومـسـتـمـري مـي انداختند، به طوري كه واقعاً محتاج دستگيري بودند. بنابراين برامامان عليهم السـلام لازم بـود كه از آنان دفاع كنند ودر حد توان آنان را ياري دهند و با اين كمكها وصله ها از اقدام خالصانه و شجاعانه آنان قدر داني نمايند.

4ـ ارزش هـر عـمـلي بـه ارزش غـايـت و هدف آن عمل بستگي دارد وهرچه غايت ارزشمندتر باشد، عـمـل از ارزش بـيـشـتـري بـرخـوردار اسـت . هـدف شـاعـران ثـنـاگـوي اهـل بيت ياري بندگان صالح خدا واعتلاي كلمه توحيد بود واين بالاترين هدف است و عملي كه در راستاي اين هدف باشد، از بالاترين ارزش برخوردار است و تشويق چنين شاعراني در حقيقت تشويق رهپويان حق است .

5ـ شـعـر از بـهترين حربه هاي تبليغاتي آن روز جامعه عرب بود ـ همچنان كه امروز نيز كم و بـيش هست ـ عربها به طور معمول همگي ، ازهمان دوره كودكي با شعر انس دارند واشعار فصيح و بـليـغ ورد زبـان آنـان وهـمـچـون گـوهـري در صـدف سـيـنـه آنـان اسـت . خـوانـدن ، حـفـظ و نـقـل اشـعـار نـغـز وبامعنا مورد همت كوچك و بزرگ است . واز اين جا اهميت نشر اشعار حاوي حقايق احكام خدا ونيز حقانيت خاندان نبوّت آشكار مي شود.

6ـ درجـامـعه عرب ، هر كس حاضر است مبالغ گزافي صرف كند تا شاعري با سرودن مدحي ، نـام وي را جـاودان سـازد وهمچنين حاضر است با صرف مبالغ گزاف شاعري را از هجو خود باز دارد تـا نـام او را بـه نـنـگ ، جـاودان نـسـازد. تـاثـيـر شـعـر در آن روز مـثـل مـجـلات ، راديـو وتـلويـزيـون و ديـگر وسايل ارتباط جمعي امروز بود. شعر، بخصوص ‍ اشـعـار فـصـيح وبليغ اثر خارق العاده اي بر روح و روان انسانها داشت . امامان عليهم السلام نـيـز با توجه به اين تاءثير فوق العاده ، آن را در خدمت هدف خويش گرفتند و با دادن صله بـه شـاعـران گـرانـقدر، آنان را به استفاده از اين وسيله مهم فرهنگي براي اعتلاي اسلام ناب محمدي (ص ) ترغيب نمودند و شعرا با سرودن قصايد پرمحتوا در مورد وقايع و موضوعات مهمّ همچون امامت ، غدير، كربلا و... آن وقايع را درخاطره ها جاويد ساختند.

نـكـتـه جـالب تـوجـه ايـنـكـه بـيـشـتـر مـداحـان اهـل بـيـت ، بـا ايـن استدلال كه ما فقط از جهت محبت به خدا واوليايش وبغض و كينه به دشمنان خدا واوليايش شعر گـفـته و جز رضاي او انتظاري نداريم ، از پذيرفتن صله خودداري مي ورزيدند و در نهايت هم از امـام تـقاضاي لباسي مي كردند تا بدان تبرك جويند، كفن خويش سازند و وسيله اي براي آخـرتـشـان بـاشـد. ايـن خـود نـشـان از اخـلاص مـتعالي آن پاك باختگان دارد. با توجه به اين تـوضـيـحـات مـعـلوم مي شود، صله هاي امام به شعرا، همچون ديگر اقدامهاي آنان حركتي درجهت تـبـيين اسلام و زنده نگه داشتن ودفاع از ارزشهاي متعالي آن بوده است . امامان با اين اقدام خود بـه مـا درس آمـوخـتـه اند كه در هر زمان بايد از هنرمندان مخلص ، متعهد وكاردان حمايت كرد و با زبـان گيراي هنر، پيامهاي اسلام را به گوش انسانها رساند و ارزش كار هنرمند متعهد بيش از آن اسـت كـه با معيارهاي اقتصادي قيمت گذاري شود. هنر متعهد را نمي توان قيمت گذاشت همچنان كـه امـام حـسـن عـليـه السـلام بـه شـاعـري مـتـعـهـد در قـبـال سـه بـيـت شـعـر پيامدار، خراج يك سال عراق را داد و در قبال نكوهش ساده لوحان فرمود:

(اگـر هـمـه دنـيـا از آن مـن بـود، بـه اومـي دادم زيـرا در جـنـب اقـدام خـدايـي او كـم بود)..(193)(194)