بازگشت

ويژگي هاي عترت


از سخنان باقر العلوم عليه السلام برخي ويژگي ها و برجستگي هاي عترت شفاف مي شود. به اين ويژگي ها اين گونه مي توان اشاره كرد.

1- عترت در دانش و آگاهي مخزن علوم الهي و معارف عرشي مي باشد. دانش عترت يك دانش محدود و مدرسه اي و اين سويي نيست. بلكه چون عترت به منبع وحي و منبع دانش بي كران الهي متصل است، از دانشي فراگير و شفاف و زلال بهره مند مي باشد. دانش عترت علم لدني است.

2- دانش عترت از آن مقدار گستره و وسعت بهره مند است كه افراد، توان تحمل آن را ندارند و جز افراد اندك آن هم بخشي از ژرفاي دانش عترت را بر نمي تابند.

تحمل دانش عترت در زماني فرا مي رسد، كه انديشه ها بارور شده باشند و ظرفيت ها توسعه يافته باشند. اين مطلب اين نكته را تأييد مي كند كه روند انديشه جامعه انساني رو به تكامل است و در يك زماني مانند زمان حضرت مهدي (عج) اين ظرفيت ها آشكار مي شوند، جامعه ظرفيت علم عترت را فراهم مي سازد. آنگاه آشكار شدن اين ظرفيت هاي فراگير، زمينه استقرار عدل فراگير را فراهم مي سازد. يعني تا دانش و فهم مردم ژرف و فراگير نشود، عدل فراگير را پذيرا نخواهند بود.



[ صفحه 249]



3- داوري و سخن عترت به همين خاطر قول فصل و سخن آخر است. كسي در برابر سخن عترت نمي تواند سخني را حق پندارد. به همين خاطر، عترت سخنگوي صادق وحي و دين است. زيرا سخن وي وحي و حق زلال است. همانند سخن اين سويي و مدرسه اي نيست كه گاهي خلاف با واقع باشد.

4- پاكي و تقوا و طهارت عترت در مرحله اي است، كه در سرتاسر زندگي عترت يك مورد آلودگي روحي و يك رفتار ناپسند مشاهده نمي شود. عترت در تمام مراحل زندگي در انديشه، زلال و شفاف و در رفتار، پاك و باتقوا زندگي نموده است.

5- عترت به لحاظ مقام والاي عرشي خود همواره محل رفت و آمد فرشتگان الهي است. فرشتگان هماره بر آنها نازل مي شوند و آنان را از فيوض غيبي آگاه مي سازند. به ويژه شب هاي قدر فرشتگان خدا بر عترت نازل مي شوند و افزون بر علوم و معارف، مقدرات يك سال را در اختيار عترت قرار مي دهند.

6- عترت حق محور است. در انديشه و رفتار، عترت چون همانند قرآن است، باطل در آن راه ندارد. عترت همانند قرآن صراط مستقيم و راه استوار است. به همين خاطر پيمودن راه عترت مطمئن و بي دغدغه است.

7- پايه هاي محكم و ستون هاي فخيم دين عترت مي باشند. دين بدون عترت همانند خيمه ي بدون ستون است كه پا برجا نخواهد شد.

8- عترت به لحاظ مقام معنوي ويژه، مظهر اراده الهي مي باشد. به طوري كه در هر مورد بخواهد به اذن الله در نظام هستي تصرف كند و كرامت و اعجاز پديدار سازد، توانمند است. اراده عترت به اذن الله مظهر



[ صفحه 250]



اراده ي خداست كه هر منظوري را با اراده پديد مي آورد، اذا اراد شيئا ان يقول له كن فيكون.

9- عترت واسطه فيض الهي در نظام هستي است. باران رحمت حق به بركت عترت و رويش سبز زمين به بركت عترت است. به بركت عترت ديگران از نعمت هاي الهي بهره ورند.

10- عترت واسطه فيض الهي در علوم و معارف براي ديگران است. هر نعمت و معرفتي كه نصيب ديگران مي شود، واسطه آن عترت مي باشد. يعني كانال عبور فيض كه از مبدأ هستي خداي سبحان به موجودات ديگر مي رسد، عترت مي باشد. البته اين وساطت مراحل دارد. براي شيعيان و پيروان عترت كه آن هم مراحل و مراتبي دارد؛ وساطت عترت، تفاوت مي كند. هر كس هر مقدار شايستگي فراهم آورد، لياقت بهره وري برتر را فراهم خواهد ساخت.

11- عترت در فضايل انساني به آن مرحله اي بار يافته است، كه هيچ كس را نمي توان با آنان سنجيد. مقايسه ديگران با عترت، سنجشي بي تناسب و خطاست.

12- قرآن و عترت هر دو يك بزرگراه رهنمون هستند. هر دو يك صراط مستقيم مي باشند، كه رهرو را به مقصد مي رسانند. دو گانگي در بين اين دو، وجود ندارد.

13- هنگامي كه قرآن و عترت يك بزرگراه رهنمون باشند، به غير از راه عترت كه همان راه قرآن است، مرام ها و مسلك هاي ديگر بي راهگي است، كه اگر به راه عترت بازگشت ننمايد، رهرو را به مقصد نخواهند رساند.



[ صفحه 251]



14- محبت به عترت معيار ايمان هر فرد است. چون عترت مظهر حق است. محبت به عترت محبت به مظاهر حق و فرجام آن بهشت رضوان است. همان گونه كه كينه توزي بر عترت نشان نگون بختي و لجاجت با حق است و فرجامي جز عذاب و گرفتاري چيز ديگري نخواهد داشت.

15- خوش عاقبتي فرد به رهنمون و به بركت عترت است. به بركت عترت شخص از عذاب نجات مي يابد.

16- اعمال و رفتار عبادي بندگان با پيمودن راه عترت و محبت و شناخت عترت مورد پذيرش خدا قرار مي گيرد. اگر كسي اين معيارها را فراهم كند اعمالش پذيرفته است و اگر نتواند اين معيارها را فراهم سازد، اعمال ديگر وي نيز مورد پذيرش قرار نخواهد گرفت.

17- پيروي از عترت، زندگي را در جامعه جاري نموده و جامعه اي شاداب و پرتحرك بارور مي سازد. نافرماني و برتابيدن از رهنمون هاي عترت جامعه را بي روح و پژمرده و ناكام مي كند.

18- همگون شدن با زندگي عترت مرگ و فرجامي خوش در پي خواهد داشت و زندگي آن سرا خوشنودي و رضوان خداي سبحان را در پي خواهد داشت. همان گونه كه بر تابيدن از سيره عترت فرجامي تلخ و نگون به دنبال خواهد داشت.

19- عترت به لحاظ شايستگي علمي و نيز تقوا و طهارت عصمتي كه دارد، شايسته رهبري جامعه مي باشد. به همين خاطر عترت از سوي خداي سبحان به عنوان مشعل داران رهنمون و پرچم داران حق برگزيده شده اند.

20- به لحاظ گزينش عترت از جانب خدا به عنوان رهبري، پيروي از عترت بر همگان بايسته است. بر هيچ كس روا نيست دستور عترت را زير



[ صفحه 252]



پا نهد كه در اين صورت نيك فرجامي خويش را لگد مال نموده است.