بازگشت

كلمات قصار امام باقر


چيزي با چيزي نياميزد كه بهتر از حلم با علم باشد. كامل ترين كمال فهم در دين، صبر بر سختيها و اندازه گيري خرج زندگاني است. متكبر در رداي خداوند با او سر ستيز دارد. به حق قيام كن و از آنچه به تو بهره اي نمي رساند دوري گزين. از دشمن خود كناره گير و از دوستت بترس. با فاجر همنشين مشو و او را بر راز خود آگاه مساز و در كار خود با كساني مشورت كن كه از خداوند مي ترسند. رفاقت بيست ساله قرابت است. اگر تواني با احدي معامله نكني جز اينكه احسان به او كني چه بهتر. سه چيز از مكارم دنيا و آخرت اند: گذشت از كسي كه به تو ستم كرده، پيوند با آن كس كه از تو بريده و بردباري به هنگامي كه نسبت به تو ناداني مي شود. ظلم بر سه گونه است:



[ صفحه 40]



ظلمي كه خدا آن را نيامرزد، ظلمي كه بيامرزد و ظلمي كه از آن نگذرد. ظلمي كه مورد آمرزش قرار نگيرد شرك به خداست و ظلمي كه خدا آن را بيامرزد ظلم به نفس است ميان خود و خدا و اما ظلمي كه خدا از آن نگذرد ديني است كه بندگان به هم دارند. هيچ بنده اي نيست كه از كمك برادر مسلمانش و كوشش در حاجت او سر باز زند جز اينكه گرفتار شود به كوشش در حاجتي كه گناه براي او دارد و اجر ندارد و هيچ بنده اي نيست كه دريغ كند از خرج در راه خدا جز اين كه گرفتار شود به خرج چند برابر در آنچه مورد خشم خداست. در هر قضاي الهي براي مؤمن خيري نهفته است. خدا را ناخوش آيد كه مردم در خواهش از يكديگر اصرار ورزند ولي اصرار را در سؤال از خودش دوست دارد. خداوند جل ذكره، دوست دارد كه از او سؤال شود و آنچه نزد اوست خواسته شود. هر كس كه خداوند در درون واعظي از خودش قرار ندهد، مواعظ مردم بر او سودي نخواهد بخشيد. هر كس كه ظاهرش بر باطنش بچربد، ترازويش سبك باشد. چه بسيار مردي كه به ديگري برخورد و بگويد: خداوند دشمنت را واژگون سازد و او جز خداوند دشمني نداشته باشد. بنده اي در صف دانشمندان قرار نمي گيرد مگر آنكه بر زيردست خود حسادت نورزد و زيردست خود را كوچك نشمارد. همانا مثل كسي كه نيازمند تازه به دوران رسيده اي شده مانند درهمي است كه در دهان افعي است كه هم بدان نياز داري و هم به خاطر آن در معرض خطري. سه خصلت اند كه عاملانشان نميرند تا گرفتاري آن را بچشند: ستمكاري، قطع رحم و قسم دروغ كه نبرد با خداست. و نزديك ترين طاعتها به ثواب، صله رحم است. و به راستي اگر مردمي بدكار هم باشند و با هم مهرباني و پيوست كنند اموالشان افزون مي شود و ثروتمند مي گردند. همانا سوگند دروغ و قطع رحم خانمانها را ويران و اهلش را نابود مي سازد. هيچ كرداري پذيرفته نيست مگر به معرفت و معرفتي نيست جز به عمل و هر كه شناخت يافت همان معرفت او را به عمل رهنمون مي شود و آن كس كه معرفت نيافت عملي نياورد. به خدا سوگند شيعيان ما نيستند مگر كساني كه از خدا تقوا دارند و او را اطاعت كنند و نشانه اي ندارند جز تواضع و خشوع و اداي امانت و كثرت ذكر خدا و روزه و نماز و خوش كرداري به پدر و مادر و رسيدگي به همسايگان فقير و مستمند و قرض دار و يتيم و راستگويي و قرآن خواندن و دم بستن از مردم جر به سخن خوب. آنان در هر كاري امين قبيله ي خويش مي باشند.

چهار چيز از گنجينه ي نكويي است: نهان داشتن حاجت، نهان داشتن صدقه، نهان داشتن درد، نهان داشتن مصيبت. هر كس زبانش راست است كردارش پاك است و هر كس نيتش خوب باشد روزيش افزون گردد و هر كس با اهل خانواده اش نكو رفتار باشد به عمرش افزوده گردد. هر كه براي خدا برادري به دست آورد به اعتماد ايمان به خدا و به برادري او وفا كند، براي رضاي خدا پرتوي از نور خدا و اماني از عذاب خدا به دست آورده و هم



[ صفحه 41]



حجتي كه روز قيامت به وسيله ي آن پيروز گردد و عزتي پاينده و نامي بلند به كف آورده است.

تواضع آن است كه در جايگاهي كه درخور او نيست رضا نباشد و هر كس را كه ديدي سلام كني و از جدال، اگر چه حق هم با تو باشد، دوري كني. مؤمن برادر مؤمن است نه دشمنامش مي دهد و نه او را بي نصيب مي گذارد و نه به او گمان بد مي برد. خود را بر حق شكيبا دارد، زيرا هر كه براي حق چيزي از او دريغ شود در باطل دو برابرش به او دهند. هر كه را كج خويي دادند ايمان از او پنهان گردد. خداوند دشنام گوي بي آبرو را دشمن دارد. خداوند را كيفرهاي روحي و جسمي باشد مانند تنگي معيشت و سستي در عبادت، و هيچ كيفري بدتر از سنگدلي نيست. خداوند مي فرمايد: اي فرزند آدم از آنچه بر تو حرام كردم بپرهيز تا از پرهيزگارترين مردمان باشي، والاترين عبادتها عفت شكم و فرج است. چهره ي خرم و گشاده وسيله ي دوستي و تقرب به خداست و ترش رويي و دژم چهرگي وسيله ي دشمني و دوري از خداست. حيا و ايمان به يك ريسمان بسته اند هر كدام بروند ديگري به دنبال آن خواهد رفت. هر يك باب هدايت آموزد اجر كسي دارد كه بدان عمل كند و از اجر آنان كاسته نشود و هر كس يك باب ضلالت آموزد گناهان كساني را دارد كه بدان عمل مي كنند و از گناهان آنان هم كاسته نگردد. چاپلوسي و حسادت از خصال مؤمنان نيست مگر در علم اندوزي. آيا شما را آگاه نكنم به چيزي كه چون به كارش بنديد سلطان و شيطان از شما دوري گزيند؟ ابوحمزه (از ياران امام (ع)) گفت: آري. فرمود: بامدادان صدقه دهيد تا روي ابليس سياه گردد و شر سلطان ظالم در آن روز از شما برطرف گردد و در راه خدا با يكديگر دوستي و مهرورزي كنيد و در كردار صالح به يكديگر مدد رسانيد. زيرا اين كار ريشه سلطان و شيطان را بر مي كند و در استغفار پاي فشاريد كه گناهان را از بين مي برد. به درستي كه اين زبان كليد هر خوبي و بدي است. و مؤمن بايد بر زبان خود مهر زند همان گونه كه بر طلا و نقره اش مهر مي زند زيرا رسول خدا (ص) فرمود: خدا بيامرزد مؤمني را كه زبانش را از گفتن بدي بازدارد زيرا اين صدقه اي است كه او به خود داده است آنگاه فرمود: هيچ كس از گناهان در امان نمي ماند مگر آن كه زبانش را در بند كشد.

غيبت آن است كه درباره برادرت آن را بگويي كه خداوند بر مردم پوشيده داشته است. اما بهتان آن است كه درباره ي برادرت چيزي بگويي كه در او نيست. پرحسرت ترين مردمان در روز قيامت، بنده اي است كه عمل و عدالتي را وصف كند آنگاه خود خلاف آن را رفتار كند. بر شما باد به ورع و اجتهاد و راستگويي و پرداخت امانت به صاحبش نيك باشد يا بد و اگر قاتل علي بن ابي طالب به من امانتي مي سپرد حتما به او بازپس مي دادم. صله ي ارحام اعمال را بپرورد و اموال را بيفزايد و بلا را دفع كند و حساب را آسان سازد و عمر را دراز كند. اي مردم شما در اين دنيا آماج تيرهاي بلاييد هيچ كدام شما روز تازه اي از عمر خود را در



[ صفحه 42]



پيش نگيرد و جز با گذشت يك روز ديگر از عمرش. كدام لقمه اي است كه گلوگيري ندارد؟ و كدام نوشابه اي است كه در حنجره گره نخورد؟ جايي را كه بدان وارد مي شويد از آنجا كه كوچ مي كنيد آباد نماييد. امروز غنيمت است اما نمي داني فردا از آن كيست. مردم مسافرند و بار خود را در جهان ديگر بگشايند. ريشه هاي ما از ميان رفتند و ما شاخ و برگ آنانيم. شاخه را پس از قطع ريشه چه بقايي است؟ كجايند كساني كه طول عمر آنان از ما درازتر و آرزوهايشان از ما دورتر بود؟ اي زاده ي آدم! آنچه بر بازگرداندش توانايي نداري، اينك به سويت آمد و آنچه نمي تواني از دستت رفت. خوشگذراني را خوشي مشمار تو از آن لذتي نمي بري مگر آنكه به مرگت نزديك كند و به اجلت بكشاند. پنداري تو دوستي گمشده و شخصي مرده و ربوده هستي. پس از خود مراقبت كن و از جز او درگذر و از خدا ياري جو، او ياريت دهد. هر كه چنان كند كه به او كرده اند پاداش داده و هر كه دو برابر آن را انجام دهد شكرگزاري كرده و هر كه شكر كند كريم است. و آن كس كه دانست هر چه كند با خود كرده در سپاسگزاري از مردم كندي نكند و مهر آنان را زياده نخواهد پس از ديگري سپاس آنچه به خود كرده و آبرويت را بدان نگه داشته اي مخواه. بدان كسي كه به طلب حاجت نزد تو آمده آبروي خويش را در برابر تو حفظ نكرده پس تو هم آبرويت را از رد نكردن او حفظ نما. خداوند بنده ي مؤمنش را با بلا مورد رسيدگي و لطف قرار مي دهد همان گونه كه غايبي براي اهل خود هديه اي مي فرستد و او را از دنيا پرهيز مي دهد همان گونه كه پزشك، بيمار را پرهيز مي دهد. شيعيان علي (ع) آنانند كه در راه ولايت ما به يكديگر بخشش دارند و به خاطر محبت ما به يكديگر دوستي مي ورزند و براي زنده داشت امر ما به ديدار يكديگر مي روند. كساني اند كه چون در خشم شوند ستم روا ندارند و چون خشنود گردند اسراف نورزند، آنان بركت همسايگانند و دوست معاشران. تنبلي و كسالت به دين و دنيا زيان مي رساند. اگر سائل مي دانست در گدايي چيست احدي از احدي سؤالي نمي كرد و اگر آنكه از او سؤال شده مي دانست در رد سؤال چيست هيچ گاه كسي از كسي دريغ نمي داشت. به راستي خداوند را بندگاني است با ميمنت و دارا، كه زندگي مي كنند و مردم نيز در كنار آنها زندگي مي كنند. آنان در ميان ديگر بندگان خدا مانند بارانند. و نيز خداوند را بندگاني است ملعون و كج خلق و تيره بخت كه نه خود زندگي مي كنند و نه مردم در كنار آنها به سر مي برند، اينان در ميان ديگر بندگان خدا مانند ملخ باشند كه بر چيزي درنيفتند جز آنكه نابودش سازند. به مردم بهتر از آن چيزي كه مي خواهيد به شما بگويند بگوييد، زيرا خداوند بسيار لعنت كن دشنام ده و طعنه زن بر مؤمنان و نيز دشنام ده بي آبرو و گداي سمج را دشمن دارد و بنده ي باحيا و بردبار عفيف و پارسا را دوست مي دارد. همانا خداوند فاش و بلند سلام گفتن را دوست دارد.

روزي آن حضرت (ع) از كساني كه در محضرش بودند، پرسيد: مروت چيست؟ آنان



[ صفحه 43]



هر يك پاسخي دادند و خود فرمود: مروت آن است كه طمع نورزي تا خوار شوي، و گدايي نكني تا تهيدست گردي، و بخل نورزي تا دشنام شنوي، و ناداني نكني تا مورد خصومت واقع شوي. پرسش شد: چه كسي بر اين همه قادر است؟ فرمود: آن كس كه دوست دارد مانند مردمك چشم و به خوبي مشك در عطرها و به مقام خليفه در اين روزتان باشد.

روزي مردي در نزد آن حضرت گفت: خدايا ما را از تمام مردم بي نياز كن. امام باقر (ع) فرمود: چنين مگو، بلكه بگو خداوندا ما را از بديهاي مردم بي نياز كن. زيرا مؤمن از برادر خود بي نياز نتواند بود. آن حضرت فرمود: هر كس خدا را معصيت كند او را نشناخته است و سپس اين دو بيت را خواند:



تعصي الاله و انت تظهر حبه

هذا لعمرك في الفعال بديع



لو كان حبك صادقا لا طعته

ان المحب لمن احب مطيع [1] .



پايان نقل كلمات قصار امام باقر (ع) از كتاب تحف العقول.


پاورقي

[1] خدا را نافرماني مي كني در حالي كه محبت او را اظهار مي داري و اين به جان خودت سوگند در كارها، امري بديع و شگفت آور است. اگر به راستي محبت تو به خداوند صادقانه بود او را فرمان مي بردي زيرا عاشق مطيع و فرمانبر معشوق است.