بازگشت

وضعيت فرهنگي دوران امام باقر(ع )


بـعـد از رحـلت پيامبراسلام صلي الله عليه وآله ،كشوراسلامي هنوز گسترش زيادي نيافته و بـا مـسـائل فكري و فرهنگي حادي مواجه نبود. بيشتر مسلمانان پيامبر(ص ) را ديده و سخنان آن حضرت را شنيده بودند. آنچه كه به عنوان مساله مهم جهان اسلام ، بيشتر فكر آنان را به خود مـشـغـول مـي كرد، مسائل فرهنگي و فكري نبود، بلكه حفظ موجوديت كشور اسلامي و سركوبي دشمنان خارجي بود.

تـقريبا نيمه اول قرن اول هجري به همين منوال به سر آمد و كشور اسلامي همچنان گسترش مي يـافـت . ازنـيـمـه دوم قـرن اول ، كـم كـم گـروهـهـاي فـكـري خـود را مـي نـمـودنـد و در پـي آن مـسـائل و مـشـكـلات فـكـري و فرهنگي نيز پديدار گشت ، به همين جهت بودكه امام سجادنيز كه امامتش معاصر اين زمان بود، بيشتر فعاليت خود را بر جنبه فكري و فرهنگي نهاد، البته به روش دعـا و مـنـاجـات ، زيـرا بـراي آن بـزرگـوار تـشـكـيـل حـلقـه درس و بـيـان مـسـتـقـيـم مـسـائل امـكـان نـداشـت . دوران امـامـت امـام بـاقـر تـقـريـبـاً مـصـادف بـا اوج گـيـري مـسـائل فـكـري و فـرهـنـگـي در جـامـعـه اسـلامـي بـود. در ايـنـجـا بـه خـواسـت خـدا عـلل رشـد جـريانهاي فكري ، ريشه هاي اختلافات فكري و عقيدتي و شناخت اجمالي گروههاي فكري را وجهه نظر خويش قرار مي دهيم .