ياد دادن اسم اعظم به يكي از صحابه
عمر بن حنظله مي گويد: به حضرت امام محمد باقر عليه السلام عرض كردم: «من چنين فكر مي كنم كه در پيش شما داراي رتبه و منزلتي هستم.»
حضرت فرمود: «آري.»
عرض كردم: «در پيشگاه شما حاجتي دارم.»
حضرت فرمود: «چه حاجتي داري؟»
عرض كردم: «از شما درخواست مي كنم كه اسم اعظم را به من تعليم بفرمائيد.»
حضرت فرمود: «آيا طاقت آن را داري؟»
عرض كردم: «آري.»
حضرت فرمود: «داخل اين خانه بشو.»
چون وارد خانه شدم، امام باقر عليه السلام دست مبارك خود را به زمين گذاشت و ناگهان آن خانه تاريك شد و من شروع به لرزيدن كردم.
آنگاه حضرت فرمود: «چه مي گوئي؟! آيا اسم اعظم را به تو بياموزم.»
عرض كردم: «نه.»
پس امام باقر عليه السلام دست مبارك خود را از زمين برداشت.