بازگشت

خبرهاي غيبي و پيش بيني درست


جابر جعفي روايت مي كند كه: ما در حدود پنجاه نفر، خدمت امام باقر عليه السلام نشسته بوديم كه شخصي به نام كثير النواء كه از مغيره بود، وارد شد، پس سلام كرده و نشست.

سپس گفت: «مغيرة بن عمران نزد ما در كوفه است و گمان مي كند كه با شما فرشته اي است كه براي شما كافر را از مؤمن و شيعيان را از دشمنان شما معرفي مي كند.»

امام باقر عليه السلام فرمود: «شغل تو چيست؟»

گفت: «گندم مي فروشم.»

حضرت فرمود: «دروغ مي گويي.»

گفت: «گاهي اوقات جو نيز مي فروشم.»



[ صفحه 308]



حضرت فرمود: «اينطور كه مي گويي نيست، بلكه تو هسته ي خرما مي فروشي.»

كثير تعجب كرد و پرسيد: «اين مطلب را چه كسي به شما گفته است؟»

امام باقر عليه السلام فرمود: «آن فرشته اي كه براي من شيعيانم را از دشمنانم مي شناساند، او به من گفته است كه تو ديوانه مي شوي و سپس مي ميري.»

جابر مي گويد: وقتي كه خواستيم به كوفه بياييم، با عده اي به دنبال كثير رفتيم و از احوال او پرسيديم.

ما را به سوي پيرزني راهنمايي كردند. او گفت: «سه روز قبل ديوانه شد و مرد.» [1] .


پاورقي

[1] بحارالانوار ج 6.