بازگشت

زرارة بن أعين


علامه ي حلي رضوان الله تعالي عليه مي فرمايد:

«شيخ من اصحابنا في زمانه و متقدمهم و كان فقيها قارئا متكلما شاعرا اديبا قد اجتمعت فيه خصال الفضل و الدين ثقة صادق فيما يرويه».

زرارة بن أعين بزرگ و مقدم اصحاب ما در زمان خود بوده، او فقيه، قاري، متكلم، شاعر و اديب فرزانه بود و همه فضائل و خوبيها را در خود جمع كرد. هر چه روايت از او نقل شده مورد وثوق و صحيح است [1] .

امام صادق عليه السلام براي حفظ جان زراره از شر دشمنان مي فرمود:

اگر از تو بدگويي مي كنم براي ايمن ماندن توست زيرا دشمنان، ما را به هر كس علاقه مند ببينند به آزار او مي كوشند و تو به دوستي ما شهرت داري و من ناچارم چنين تظاهر كنم.

يك روز به محضر امام باقر عليه السلام شرفياب شدم امام عليه السلام به او فرمود آيا تو از بني اعين هستي عرض كرد بله فرمود،: من تو را از چهره ات شناختم آنگاه از احوال حمران پرسيد و بعد در شأن زراره فرمود: به حق كه او از مؤمنين پايدار است و هيچ وقت از عقيده اش برنمي گردد. در پايان يك روايت آمده است كه:

«فكل من ادرك زرارة بن اعين فقد ادرك اباعبدالله عليه السلام».

هر كس زرارة بن اعين را درك كند مثل آن است كه امام صادق عليه السلام را درك كرده است.



[ صفحه 34]



«فانه مات بعد ابي عبدالله عليه السلام به شهرين او اقل و توفي ابوعبدالله عليه السلام و زرارة مريض مات في مرضه».

او بعد از امام صادق عليه السلام دو ماه يا كمتر زنده ماند، امام صادق عليه السلام به شهادت رسيد در حالي كه زراره بيمار بود و در همان مرض از دنيا رفت [2] .

ابوجعفر محمد علي بن الحسين بن بابويه رحمه الله مي گويد كتابي از زرارة بن اعين ديدم كه درباره ي استطاعت و جبر نوشته بود [3] .


پاورقي

[1] رجال علامه ي حلي، ص 76.

[2] سفينة البحار، ج 1، ص 547.

[3] رجال نجاشي، ص 125.