بازگشت

انگشتري براي آرامش


امام باقر عليه السلام فرموده است: اگر يك نفر گدا مي دانست سؤال كردن چقدر بد است، سؤال نمي كرد و اگر طرف مقابل هم مي دانست چقدر بد است رد سؤال، جواب منفي نمي داد.

و به سند خود از منصور روايت كرده كه گفت: خواستم با كشتي سفر كنم؛ از حضرت باقر عليه السلام چيزي براي آرامش استدعا كردم. حضرت انگشتري به من عنايت فرمود. آن را با خود برداشته (هر زمان مي خواستم) در زورق (كشتي كوچك را زورق مي نامند) گذاشته و زورق مي ايستاد. مدتي از اين قضيه گذشت و من به منازل خود آمدم. يك روز كيسه اي از برادرم در دجله افتاد، من آن انگشتر را در دجله انداختم، به اذن خداي متعال آن كيسه را بيرون آورد.



[ صفحه 123]