بازگشت

نقش تربيتي والدين


پدر و مادر به عنوان دو ركن اساسي خانواده بيش ترين نقش را در تربيت فرزندان ايفا مي كنند. مادر از زمان انعقاد نطفه تا دوران نوجواني ارتباطي تنگاتنگ با كودك دارد. خصلت ها، انديشه ها، افكار و رفتار مادر بيش ترين تاثير را در ساختار شخصيتي يك نوجوان به جاي مي گذارد. مادر همانند يك معلم، مربي و الگوي گفتاري و رفتاري كودك به حساب مي آيد.

او يكي از عوامل مؤثر تربيتي از نظر محيطي و وراثتي است. به اين جهت براي پرورش فرزندان سالم و صالح، بايد از زمان ازدواج در انديشه انتخاب مادر شايسته براي فرزندان بود. چرا كه از منظر حضرت باقر عليه السلام تربيت كودك از همان مرحله آغاز مي شود.

امام باقر عليه السلام در روايتي به تاثير شير مادر در اطفال اشاره كرده و به محمد بن مروان فرمود: «استرضع لولدك بلبن الحسان، واياك والقباح، فان اللبن قد يعدي [1] ; براي شير دادن به فرزندت از دايه هاي خوشرو و زيبا استفاده كن و از زنان بد صورت و قبيح برحذر باش، زيرا شير گاهي (صفات و ويژگي هاي روحي مادر را به فرزند) منتقل مي كند.»

در اين گفتار امام پنجم عليه السلام از تاثير شير مادر در انتقال زشتي ها و زيبايي هاي ظاهري مادر به فرزند سخن به ميان آورده است.

بنابراين نقش وراثتي و محيطي مادر در تربيت فرزندان نبايد مورد غفلت قرار گيرد. گذشته از تاثير مادران در نسل آينده، وجود پدر نيز به عنوان مدير خانواده نقش به سزايي در ساختار شخصيتي كودك دارد. طبق فرموده امام باقر عليه السلام، صلاحيت و شايستگي هاي پدر از جمله خصلت هايي است كه در پرتو آن فرزندان از انحرافات و كجروي ها محفوظ مي مانند. آن حضرت فرمود: «يحفظ الاطفال بصلاح آبائهم [2] ; اطفال در سايه ي صلاحيت و شايستگي پدرانشان [از انحرافات] مصون مي مانند.»

در حقيقت مجموعه اعمال، رفتار و گفتار پدر، در شكل گيري شخصيت آينده كودك كار ساز خواهد بود. افزون بر اين پدر به عنوان مدير اقتصادي خانواده مي تواند با كسب درآمد صحيح و به دست آوردن روزي حلال در روحيات و صفات كودك، تاثير قابل توجهي داشته باشد. به همين جهت امام باقر عليه السلام به پدراني كه تلاش مي كنند سفره هاي منازل خود را با روزي حلال بيارايند مژده مي دهد كه: «آنان در روز قيامت با سيمايي نوراني همانند ماه شب چهارده با خداوند ملاقات خواهند نمود. لقي الله عزوجل يوم القيامة و وجهه مثل القمر ليلة البدر.» [3] .


پاورقي

[1] همان، ج 6، ص 44، ح 12.

[2] بحار الانوار، ج 68، ص 236.

[3] التحفة السنيه، ص 227.