بازگشت

ويژگيها و فضايل فردي


ولادت

حـضـرت امـام مـحـمـّدبـاقـر عـليـه السـلام ، پـنـجـمـيـن پـيـشـواي مـاروز جـمـعـه ، اول ماه رجب سال پنجاه و هفت هجري .(15) در شهر مدينه چشم به جهان گشود. او اولين فـرزنـدي بـود كـه از پـدر و مـادر فـاطمي ، علوي وهاشمي متولد مي شد زيرا پدرش علي بن الحـسين عليه السلام و مادرش فاطمه دختر امام حسن مجتبي عليه السلام بود و به همين جهت او را (هاشمّي من هاشميين ) و (فاطمي من فاطميين ) و (علوّي من علويين ) مي خواندند..(16)

مادر امام

فـاطـمـه بـا كنيه (ام عبدالله ) دخترامام حسن مجتبي عليه السلام بود. امام حسين عليه السلام كه بـعـد از شـهـادت امـام حـسـن (ع ) سـيـّد خـانـدان و كـفـيـل و سـرپـرسـت اهـل بـيـت امـام حـسـن (ع ) هـم بود، فاطمه را به عقد فرزندش امام سجاد درآورد و دخترش فاطمه حـورالعـيـن را نـيـز بـه عـقـد بـرادر زاده اش حسن فرزند امام حسن درآورد.امام باقر ثمره ازدواج اول و (عبدالله محض ) نيز ثمره ازدواج دوم بود..(17)

ام عبدالله از بانوان فاضل ، با عفّت ومعظّم اهل بيت عليهم السلام بود. امام صادق عليه السلام درحق او مي فرمايد:

(جـدّه ام صـدّيقه اي بود كه درميان اولاد امام حسن مجتبي عليه السلام هيچ زني به پايه او نمي رسيد.).(18)

عـظـمـت شـاءن ايـن بـانـو بـه حـدي بـود كـه كـرامـات عـجـيـبـي از او ظـاهـر شـد. امـام بـاقـر نقل مي كند:

(روزي مـادرم كـنـار ديـواري نـشـسته بود كه ناگاه ديوار شكاف برداشت و صداي ريزش و از جاكنده شدن سختي شنيديم . مادرم با اشاره دست گفت : نه ، قسم به حق پيامبر كه خدا به تو اجـازه فـرو ريـخـتـن نـداده اسـت . پـس ديـوار درهـوا مـعـلق مـانـد تـا مادرم از آنجا گذشت و پدرم صددينار از جانب او صدقه داد.).(19)

امـام بـاقر عليه السلام درآغوش پر مهر پدري چون امام سجاد(ع ) پرورش يافت واز مادري اين چنين شير خورد و كمال يافت و به فضايل اخلاقي آراسته شد و اسوه پويندگان راه حق گشت .

كنيه والقاب امام

امـام پـنـجـم ، نـامـش مـحـمـد و كـنـيـه اش ابـوجـعفر.(20) و به چند لقب معروف بود كه مـشهورترين آنها لقب (باقر) و (باقرالعلوم ) مي باشد پيامبر اسلام صلي الله عليه وآله آن بـزرگوار را بدين لقب خواند يا به تعبير دقيقتر خداوند او را در تورات با اين لقب معرفي فـرمـود..(21) او را بدين لقب خواندند چون علم را شكافت و در گستره پهناور آن وارد شد..(22)

آن امـام بـزرگـوار را بـه خـاطـر شـبـاهـت بـسـيـار بـه رسول خدا، (شبيه ) هم مي خواندند..(23)

ديگر القاب امام باقر(ع ) عبارت بوداز: امين ، شاكر، هادي ، صابر و شاهد..(24)

نقش خاتم امام

از آنـجـا كـه هـمـگـي امامان عليهم السلام در شرايط خفقاني باشدت و ضعف زندگي مي كردند وراهـهـاي اظـهـار نـظـر صـريح براي آنان مهيّا نبود، روشهاي گوناگوني براي اظهار نظر و بيان عقايد ومعارف ومنويات خويش پيش مي گرفتند. يكي از اين روشها، به دست كردن انگشتر و حـكّ عـباراتي خاص بر آن بود. هر كدام از امامان به اقتضاي شرايط و حوادث دوران زندگي يـك يـا چـنـد انگشتر داشت وگاهي نيز ازانگشتر امامان قبلي استفاده مي كرد. عباراتي هم كه بر نگين انگشترها حكّ مي شد بيانگر موضعي سياسي ، مفهومي اعتقادي يا شاخصه اي اخلاقي بود كه بيان و ثبت آن حداقل درهمين سطح لازم بود. اين مطلب از نوع و تفاوت نقش خاتم امامان عليهم السلام كاملا آشكار مي گردد. به عنوان مثال نقش خاتم امام حسين عليه السلام اين جمله بود: (ان الله بالغ امره ) خداوند امر واراده خود را به انجام مي رساند.

امـام بـا ايـن شـعـار اين مطلب را اعلام مي كند كه گرچه حكومت ظالمانه اموي زمينه هاي سلطه را بـه طور كامل فراهم كرده وگرچه دستهاي ياري مسلمانان از او دريغ مي شود واو را در غربت و تـنـهـايي وامي گذارند ولي او به وظيفه خودقيام مي كند و مي داند كه خداوند اراده خود را ـ هر چه باشد ـ محقق مي گرداند و تا خداوند با او و او در طريق رضاي خداوند است از هيچ چيز باك ندارد.

واما بعد از امام حسين (ع ) نوبت به امام سجاد(ع ) مي رسد و ايشان بر انگشتر خود حك مي كند:

(خَزِيَ وَ شَقِيَ قاتِلُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِي )

(قاتل حسين بن علي (ع ) خوار و بدبخت شد)

و بـا ايـن روش بـر زنـده نـگـه داشـتـن يـاد حماسه عاشورا و ايجاد نفرت نسبت به ظالمان به خاندان پيامبر اقدام مي كند.

امـــام بـــاقـــر عـليـه السـلام نـيـز ايـن روش اعلام راءي ، نظر، مبارزه وتبليغ را ادامه داد و با تـوجـهبـه شـرايـط مختلف دوران امامت خويش انگشترهايي با عبارات متفاوت داشت . گاهي بـراي يـادآوريياد امام حسين وتاكيد براستمرار مبارزه اي كه آن بزرگوار با ظالمان در پيش ‍ گرفت و تاكيدبـر نـقـش هـدايـتـگرانه امام حسين عليه السلام ، خاتم جدش امام حسين عـليـه السـلام را در دسـت مـيكـــرد و بـراي ايـنـكـه عـزت و اقتدار بني اميه را پوشالي وتـهـي مـعـرفـي كند همانند عمويش امامحـسـن (ع )، بر انگشتري خود حك كرده بود: (اَلْعِزَّةُ لِلّهِ هـمـه عـزت از آن خـداسـت ) و يـا (اَلْعـِزَّةُ لِلّهِجـَمـيـعاً)ودر انگشتري ديگر حك كرده بود: (اَلْقُوَّةُ لِلّهِ جَميعاً).(25)