بازگشت

هشام بن عبدالملك


هشام بن عبدالملك در جمع آوري ثروت و عمران و آباداني تلاش مي كرد. [1] زماني كه حكومت او استقرار يافت، با آشوب ها و نهضت هاي داخلي مواجه شد. او آن ها را سركوب كرد و آتش جنگ هاي خارجي را نيز خاموش ساخت. در اين دوران قبائل تركمن و خزر به دولت مركزي فشار مي آوردند و توطئه مخفيانه رهبران عباسي بر عليه حكومت اموي شروع شده بود. با اين وضع جوانان بسياري از عرب قرباني سياست بدبيني و حسادت دربار فاسد او شد و موج اعتراضات مردمي بر عليه حكومت شروع شد. علاوه بر اين افرادي خودخواه و ناشايست كه توانايي اداره حكومت را نداشتند در راس حكومت بودند و عده كمي كه توانايي داشتند نيز به خاطر منافع مادي خود فعاليت مي كردند نه به خاطر دين و آئين.

هشام مردي بخيل، خشن، جسور، ستمگر، بي رحم و سخنور بود. [2] و اين صفات باعث شد كه كمبودهاي اخلاقي و اجتماعي در جامعه نمايان شود.


پاورقي

[1] مروج الذهب، ج 3، ص 205.

[2] تاريخ يعقوبي، ج 3، ص 70.