بازگشت

تحكيم بنيادهاي تفكر شيعي


در آن روزگار، بسياري از شيعيان به مراتب عالي تشيع دست نيافته بودند و دسته اي از آنان در كنار استفاده از احاديث اهل سنت، علاقه زيادي به فراگيري و بهره مندي از دانش امام نيز نشان مي دادند. آن گونه كه از كتاب هاي رجالي فهميده مي شود، نام بسياري از اشخاصي كه رابطه تنگاتنگي با امام داشته اند، جزو اصحاب او نيست. همين موضوع مي توانست تا اندازه اي انديشه شيعه را سست كند؛ چه بسا امكان اختلاط آموزه هاي ديگري با آن قسمت از معارفي كه آنان از امام مي آموختند وجود داشت. امام باقر (ع) نيز مانند ديگر امامان شيعه، براي تحكيم پايه هاي انديشه شيعه بسيار كوشيد و امامت شيعه را به خوبي براي همگان معرفي كرد. او مي فرمود: «فرزندان رسول خدا (ص) درهاي دانش خداوندي و راه رسيدن به خشنودي او هستند. آنان دعوت كنندگان مردم به سوي بهشت و راهنمايان به سوي آنند». [1] .

امام با تكيه بر قرآن، رهبري شيعه و تقويت مباني پيروي از آن را معرفي مي كرد و مي كوشيد تا امامت را نيز مانند نبوت، امري الهي و مبتني بر قرآن تبيين كند. بازتاب ديدگاه امام در مورد رهبري شيعه بر احاديث نبوي كه بر شباهت و قرابت ميان پيامبر (ص) و اميرالمؤمنين (ع) تأكيد مي كرده در بحث هاي كلامي ايشان انعكاس فراواني دارد. او با بيان اينكه امام، داراي صفاتي ذاتي - مانند عصمت و علم - است، در نظر داشت رويكرد جدي تري به موضوع امامت داشته باشد. ديدگاه هاي ايشان درباره اين موضوع، تأثير ويژه اي بر مردم گذاشت و بسياري از تهديدها و خطرات را از تفكر شيعي دور كرد و سبب شد با وجود عقايد گوناگوني كه در آن زمان درباره مرجعيت وجود داشت، تعداد گرايندگان به اين مكتب رو به فزوني گذارد.

در احاديث شيعي نيز توجه گسترده اي به اين موضوع در سخنان امام باقر (ع) شده است. [2] .


پاورقي

[1] محمد بن حسن، حر عاملي، وسائل الشيعة، قم، مؤسسه آل البيت، 1409 ق، وسايل الشيعه، ج 18، ص 9.

[2] ن. ك: محمد بن يعقوب الكليني، اصول كافي، قم، انتشارات اسوه، ج 2، كتاب الحجة.