بازگشت

تجارت و كار


يارانش را به كار و كسب تشويق مي كرد، از شغل آنها مي پرسيد. اگر بيكار بودند، سفارش أكيد مي كرد كه به كاري مشغول شوند [1] و مي فرمود:«من كسي را كه كار و كاسبي را رها كرده و به پشت بخوابد و بگويد؛ خدايا روزيم ده، [2] دشمن دارم» به يكي از يارانش كه بيكار بود فرمود:«مغازه اي بگير، جلويش را جاروب كن و آب بپاش، بساطي در آن بگستر، چون چنين كني وظيفه ات را انجام داده اي!» [3] به يارانش سفارش مي كرد كه اگر آب يا زميني را مي فروشند حتماً با پول آن آب و زمين بخرند. [4] آن گرامي تنها سفارش به كار نمي كرد، بلكه خود نيز به باغ و مزرعه خويش مي رفت و حتي در هواي گرم تابستان، عرق ريزان كار مي كرد. آن حضرت مي فرمود:«دنيا چه ياور خوبي براي طلب آخرت است» و غلامان خويش را به كاري وا مي داشت بر آنها سخت نمي گرفت و آنها را در انجام كار آزاد مي گذاشت، اگر كارشان سنگين و مشكل بود خود نيز به آنها كمك مي كرد و مي فرمود:«هرگاه غلامان خود را به كار مي گيريد، و كار بر آنان سخت است خودتان نيز با آنان كار كنيد». [5] .


پاورقي

[1] وسايل، 16 / 457.

[2] همان، 12 / 17.

[3] همان، 12 / 34.

[4] همان، 12 / 45.

[5] الأرشاد، 2 / 161؛ شرح الأخبار، 3 / 282 ـ 283؛ مناقب، 4 / 201؛ وسايل، 12 / 10؛ كشف الغمة، 2 / 330؛ الفصول المهمة، ص 212؛ بحار، 46 / 350 ـ 351، 287 و نگاه كنيد به كافي 5 / 73 / 10؛ تهذيب، 6 / 325، ح 894.