بازگشت

حضور سازنده و مؤثر در جامعه


امام باقر (عليه السّلام) با اين كه توجه به استغناي نفس و لزوم تلاش براي كسب معاش داشت و عملاً در اين راستا گام مي نهاد، اما هرگز زندگي خود را وقف تأمين معاش نكرده بود، بلكه همت اصلي آن حضرت، حضور سازنده و مؤثر در جامعه بود.

اين درست است كه نبايد براي تأمين زندگي، سربار ديگران بود، ولي اين نكته را نيز بايد در نظر داشت كه هدف اصلي و عالي زندگي، دستيابي به رفاه، و ثروت نيست و نبايد در طريق تلاشهاي دنيوي، از ارزشهاي اصيل زندگي غافل بود.

امام باقر (عليه السّلام) در روزگار خود، بزرگترين تأثير علمي و عملي را براي جامعه خويش داشت.

حضور در مجامع علمي و تأسيس جلسات فرهنگي، يكي از بهترين و ارزنده ترين نوع حضور در جامعه و خدمت به اجتماع مسلمانان بوده و هست، زيرا هرگونه تكامل اجتماعي در ابعاد اخلاقي و معنوي و اقتصادي و...منوط به تكامل فكري و فرهنگي است.

براي تبيين نقش حياتي امام باقر (عليه السّلام) در جامعه اسلامي، ياد همين نكته كافي است كه:

جمع عالمان بر اين عقيده اتفاق دارند كه فقيه ترين مردم در آغاز سلسله فقيهان شش نفرند و آن شش نفر از اصحاب و شاگردان امام باقر (عليه السّلام) و امام صادق (عليه السّلام) به شمار مي آيند. [1] و سخن حسن بن علي الوشاء [2] كه از معاصران امام رضا (عليه السّلام) مي باشد، خود گواهي روشن بر مدعاي ماست كه مي گويد: نهصد شيخ و بزرگ راوي حديث را در مسجد كوفه مشغول تدريس يافتم كه همگي از امام صادق (عليه السّلام) و امام باقر (عليه السّلام) نقل حديث مي كردند. [3] .

محققان بر اين عقيده اند كه امام باقر (عليه السّلام) و امام صادق (عليه السّلام) در حقيقت بنيانگذار دانشگاه اهل البيت هستند كه حدود شش هزار رساله علمي از فارغ التحصيلان آن به ثبت رسيده است.

اصول اربعمائه همان رساله هاي چهار صد گانه اي است كه در ميان محدثان شيعه، به عنوان كتب اصول شناخته مي شود و از جمله آن شش هزار رساله به شمار مي آيد، و چه بسا بيشتر محتويات كتب چهارگانه شيعه (كافي، من لا يحضره الفقيه، تهذيب و استبصار) از همين رساله هاي اربعمائه گرفته شده باشد. [4] .


پاورقي

[1] المناقب 2 / 295، ائمتنا 1 / 351.

[2] حسن بن علي الوشا از شخصيتهاي برجسته اماميه و از اصحاب امام رضا (عليه السّلام) مي باشد كه نجاشي درباره او گفته است «كان من وجوه هذه الطائفة» و «كان عينا من عيون هذه الطائفة».اعيان الشيعة 5 / 195.

[3] اعيان الشيعة 5 / 194.

[4] سيرة الائمة الاثني عشر 2 / 202.