بازگشت

اوضاع علمي عصر امام


سالهاي (94 تا 114 هـ.ق) زمان آغاز مشربهاي فقهي و اوج گيري روايت حديث در رابطه با تفسير است. از علماي اهل سنت افرادي مثل زهري، مكحول، قتاده، هشام بن عروه و... در زمينه ي نقل حديث و ارائه ي فتوي فعاليت مي كردند و البته وابستگي اشخاصي مثل زهري، ابراهيم نخعي، ابوالزناد، رجاء ابن حيوة و... به دستگاه حكومتي، ضرورت پرداختن امام عليه السلام به سنت واقعي پيامبر صلي الله عليه و آله را روشن مي كرد. امام باقر عليه السلام به خوبي اين خطر را احساس مي كرد، در نامه اي به سعد الخير، مي فرمايد: «فاعرف اشباه الاحبار والرهبان الذين ساروا بكتمان الكتاب و تحريفه فما ربحت تجارتهم وما كانوا مهتدين; [1] همانند احبار و رهبان ها را بشناس. آنان كه كتاب خدا را از مردم كتمان و تحريف كرده و [با تمام اين احوال] سودي از كارشان نبرده و هدايت نشده بودند.»

در اين دوره اساسا فقه نزد اهل سنت وارد مرحله ي تدوين خود شد. فروكش كردن تنش هاي سياسي پس از حادثه ي كربلا و شكست ابن زبير و يك پارچه شدن حاكميت بني اميه بسياري از علماء را از صحنه سياست دور كرد و آنان به حوزه هاي ديگر مانند درس و حديث روي آوردند. فرمان تدوين حديث توسط عمر بن عبدالعزيز، در سال 100 هـ.ق به ابوبكر بن حزم، [2] بهترين شاهد بر تكاپوي فرهنگي اهل سنت در آغاز قرن دوم، مقارن با دوران امامت امام باقر عليه السلام است. پيش از آن، فقه و حديث در جامعه مورد بي اعتنايي كامل قرار گرفته بود و بي خبري مردم زماني به اوج خود رسيد كه فتوحات اسلامي آغاز شد. در طول نيمه دوم قرن اول هجري، حتي مردم كيفيت اقامه نماز و حج را نيز نمي دانستند. [3] .


پاورقي

[1] كافي، الروضه، ص 77.

[2] المصنف، عبدالرزاق، ج 9، ص 337.

[3] كشف القناع عن حجية الاجماع، ص 56، ضحي الاسلام، ج 1، ص 386.