بازگشت

وصيت 04


وصية الامام الباقر عليه السلام لعمر بن عبدالعزيز

حينما ولي الخلافة عمر بن عبدالعزيز طلب من الامام أبي جعفر عليه السلام أن يزوده بوصية ينتفع بها و يسوس فيها دولته، فقال الامام عليه السلام: أوصيك بتقوي اله، و أن تتخذ صغير المسلمين ولدا، و أوسطهم أخا، و كبيرهم أبا، فارحم ولدك، وصل أخاك، وبر أباك، و اذا صنعت معروفا فربه. -أي أمه - [1] .

و بهر عمر بن عبدالعزيز بهذه الحكمة الجامعة وراح يبدي اعجابه قائلا: جمعت والله ما ان اخذنا به، و اعاننا الله عليه استقام لنا الخير ان شاءالله.

هنگامي كه عمر بن عبدالعزيز به خلافت رسيد، از امام باقر عليه السلام خواست كه او را راهنمايي كند، به وصيتي و سفارشي كه براي او سود داشته باشد و دولت خود را نيز بيمه نمايد. امام فرمود: سفارش مي كنم تو را به تقوا،



[ صفحه 37]



و اين كه مسلماني را كه خردسال است، فرزند خودت بداني، و ميانسال هايشان را برادر خويش دانسته، و بزرگسال ها را پدر خويش بداني. پس به فرزندت ترحم كن، و نسبت به برادرت صله كن، و نسبت به پدرت نيكي نما؛ و زماني كه كار نيكي انجام مي دهي، آن را رها مكن.

امام عليه السلام به او وصيتي نمود كه براي هر حاكم و رئيس دولتي سودمند است، و اين وصيت يك دستور العمل سياسي و اجتماعي است كه هر رئيس حكومتي به آن عمل نمايد، در مسير عدالت و انصاف در ميان رعيت خواهد بود، و هميشه به مردم مملكت خود نگاه شفقت و رحمت آميز خواهد داشت، و رفتارش مانند پدري مهربان به خاندان خود خواهد بود. عمل به اين سفارش امام عليه السلام، دولت و ملت را خوشبخت و سعادتمند مي كند، و هميشه سربلند و سرافراز خواهند بود، و در زير سايه ي عدالت و دادگستري دوام بيش تري خواهند داشت.

حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام از پيامبر صلي الله عليه و آله نقل نوده كه فرمود:

العدل حسن و لكن في الأمراء أحسن [2] .

عدالت نيكو است، ولي از زمامداران نيكوتر است.

عمر بن عبدالعزيز هشتمين خليفه ي اموي است. او مردي وجيه و نجيب و عابد بود. در مدت خلافتش كارگزاران و مسؤولان بني اميه را از پست ها و مناصب دولتي عزل نمود، و به جاي آن ها



[ صفحه 38]



افرادي صالح و متدين كه از بني اميه نبودند، گماشت. از كارهاي مهم او در دوران خلافتش، اين بود كه فدك را به اولاد حضرت اميرالمؤمنين و حضرت زهرا عليهماالسلام برگرداند [3] و همچنين دستور داد كسي حق ندارد به حضرت علي بن ابي طالب عليه السلام سب و شتم كند، چون كه معاويه دستور داده بود روي هشتاد هزار منبر به ساحت مقدس اميرالمؤمنين علي عليه السلام سب كنند، و اين دستور تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز ادامه داشت، تا اين كه او رسما از اين عمل ناپسند جلوگيري نمود. آخرين سخن او در حال احتضار، تلاوت اين آيه بود:

(تلك الدار الآخرة نجعلها للذين لا يريدون علوا في الأرض و لا فسادا و العاقبة للمتقين) [4] .

آن سراي آخرت (و آن بهشت برين) را براي كساني قرار مي دهيم كه اراده ي برتري جويي در زمين نداشته و از فساد (و آلودگي معصيت) دور باشند. عاقبت و پيروزي براي اهل تقوا است.


پاورقي

[1] حياة الامام الباقر عليه السلام للقرشي، ص 283.

[2] كنز العمال، ج 15، ص 896، ح 43542؛ و ج 16، ص 138، ح 44168.

[3] پيغمبر اسلام صلي الله عليه و آله فدك را در حيات خود به حضرت زهرا عليهاالسلام بخشيد، ولي بعد از پيغمبر صلي الله عليه و آله در آغاز خلافت ابوبكر، فدك را گرفتند و عمال حضرت زهرا عليه السلام را بيرون كردند، و اين عمل خلاف دستور قرآن و وصيت پيغمبر صلي الله عليه و آله بود.

[4] قصص، 83.