بازگشت

وصيت 06


وصية لبعض أصحابه حينما أراد السفر فزوده عليه السلام بهذه الوصية القيمة:

قال عليه السلام: لا تسيرن سيرا و أنت حاف، و لا تنزلن عن دابتك ليلا الا و رجلك في خف، و لا تبولن في نفق، و لا تذوقن بقلة و لا تشمها حتي تعلم ماهي، و لا تشرب من سقاء حتي تعرف ما فيه، و لا تسيرن الا مع من تعرف واحذر من تعرف، و لا تصحب من لا تعرف [1] .

شخصي قصد مسافرت داشت؛ حضرت به وي چنين وصيت فرمود: پابرهنه طي طريق نكن، شبانه پا برهنه از مركبت پياده مشو، در شكافها ادرار مكن، و سبزه اي را نچش و بو منما، مگر اين كه بداني چيست، و از ظرف آبي مياشام، مگر اين كه بداني چه در آن است، و سفر مكن مگر با كسي كه مي شناسي و از آن كه مي شناسي



[ صفحه 49]



برحذر باش و از همراهي باكسي كه نمي شناسي، بپرهيز.

انسان هميشه و در تمام حالات - چه در سفر و چه در حضر- نياز به مرشد و راهنما دارد، و لذا در اين وصيت مي بينيم كه يكي از اصحاب حضرت در هنگامي كه عازم سفر بود، به محضر امام عليه السلام شرفياب مي شود و حضرت به او چنين وصيت و سفارشي مي فرمايد كه او را از نظر راهنمايي مستغني مي كند كه در رفت و برگشت به سلامت بوده و نيازي به كسي نداشته باة، ضمنا از نظر دين و آبرو خدشه دار نشود.

امام باقر عليه السلام به مسايل بهداشتي كه بايد هر مسافري در سفر به اين مسايل توجه داشته باشد سفارش مي فرمايد و در آخر وصيت مي كند كه با هر كسي دوست و همنشين مشو، مگر اين كه او را بشناسي. اين مطلب آخر بسيار با اهميت است كه آبرو و حيثيت انسان در دنيا و آخرت در گرو اين مسأله است. در همين زمينه لقمان حكيم به فرزندش چنين وصيت مي كند:

يا بني سافر بسيفك و خفك و عمامتك و خبائك و سقائك و ابرتك و خيوطك و مخرزتك، و تزود معك من الأدويه ما تنتفع بها أنت و من معك، و كن لأصحابك موافقا الا في معصية الله [2] .

فرزندم! هنگام مسافرت مجهز باش تا نيازي به كسي نداشته باشي، و هميشه در سفرها شمشير و كفش و



[ صفحه 50]



عمامه و خيمه و مشك آب و نخ و سوزن و مقداري دارو و مايحتاج با تو باشد، كه نياز به ان ها پيدا خواهي نمود، و همچنين با همسفران خويش موافق و همراه باش، و از آنان اطاعت كن؛ مگر در معصيت خداوند متعال كه در اين صورت از آن ها پيروي مكن.


پاورقي

[1] بحارالانوار، ج 75، ص 189، ح 46؛ و ج 96، ص 123، ح 10.

[2] كافي، ج 8، ص 303، ح 466؛ من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 282، ح 2458.