بازگشت

تواضع و فروتني


مرحوم كليني رضوان الله تعالي عليه به نقل از اسحاق بن عمار روايتي را آورده است؛ مبني بر اين كه روزي امام جعفر صادق عليه السلام حكايت فرمود:

من هر شب رختخواب پدرم حضرت امام محمد باقر عليه السلام را آماده و پهن مي كردم و منتظر مي ماندم تا آن حضرت تشريف بياورد و استراحت نمايد؛ و پس از آن در رختخواب خود مي رفتم و استراحت مي كردم.

در يكي از شب ها، پدرم تأخير نمود و به موقع هميشه به منزل نيامد، من در فكر فرو رفتم و ناراحت شدم كه چه شده است، و چرا آن حضرت در وقت هميشگي نيامد؟

پس به سوي مسجد حركت كردم تا پدرم امام باقر عليه السلام را پيدا كنم؛ و از جريان آگاه كردم.

همين كه وارد مسجد شدم، پدرم را تك و تنها در گوشه اي از مسجد مشاهده كردم.

و در حالتي كه تمامي مأمومين و مردم به منازل خود رفته بودند، پدرم تنها در مسجد با خداي خويش خلوت كرده و سر تواضع و فروتني بر سجده نهاده بود و به درگاه باري تعالي اين دعا را در حال گريه و زاري مي خواند:

«سبحانك اللهم أنت ربي حقاً حقا، سجدت لك يا رب تعبداً و رقا، اللهم إن عملي ضعيفٌ، فضاعفه لي، اللهم قني عذابك يوم يبعث عبادك، وتب علي إنك أنت التواب الرحيم»

اي خدائي كه پاك و منزه هستي! توئي پروردگار حق و حقيقت.

اي خداوندا! از روي عبوديت و بندگي و فروتني، در مقابل تو سجده كرده ام.

اي خداوندا! اعمال نيك من، ناچيز و ناقابل است، پس خودت بر اعمال من فزوني بده.

خداوندا! مرا در قيامت از عذاب دردناك خويش مصون دار، و مرا مورد عفو و بخشش خود قرار بده، زيرا تنها توبه پذير بخشنده و مهربان، تو هستي. [1] .


پاورقي

[1] كافي: ج 3، ص 323، بحارالا نوار: ج 46، ص 301، ح 45.