بازگشت

مروري بر لحظات حساس


مرحوم كليني در كتاب شريف خود به نقل از امام صادق عليه السلام آورده است، كه آن حضرت حكايت نمود:

در آن روزهائي كه پدرم حضرت امام محمد باقر عليه السلام مريض احوال و در بستر بود، روزي مرا به نزد خويش فرا خواند و اظهار داشت:

اي پسرم! عده اي از مردم قريش را دعوت نما تا امروز در اين جا گرد هم حضور يابند و من ضمن توصيه هائي، آن ها را بر مطالبي شاهد و گواه قرار دهم.

بنابر اين، طبق دستور پدرم، چند نفر از قريش را دعوت كردم و ايشان را به منزل آوردم، همين كه همگي به محضر پدرم آمده و در كنار بسترش گرد آمديم، به من خطاب نمود و فرمود:

اي جعفر! هنگامي كه من وفات يافتم و از اين دنيا رحلت كردم، خودت مرا غسل مي دهي و كفن مي كني و سپس بر من نماز مي خواني.

و پس از آن كه مرا به خاك سپردي، قبر مرا بيش از چهار انگشت (حدود 10 سانتيمتر) از زمين بلندتر مگردان؛ و در پايان نيز مقداري آب روي خاكهاي قبرم بپاش.

حضرت صادق آل محمد عليهم السلام افزود: چون وصايا و سفارشات پدرم پايان يافت و جمعيت از منزل خارج شدند، به پدرم گفتم: اي پدرجان! نيازي به حضور اين افراد نبود و چنانچه مرا به تنهائي وصيت مي فرمودي به آن عمل مي كردم.

پدرم در پاسخ اظهار نمود: خواستم آن افراد را شاهد و گواه قرار دهم تا بعد از من درباره امامت تو منازعه و مشاجره اي نداشته باشند. [1] .

همچنين آن حضرت حكايت فرمايد:

پدرم حضرت باقرالعلوم عليه السلام به من وصيت نمود تا جسد مطهرش را در سه نوع پارچه بپوشانم و كفن كنم، يكي از آن ها، رداء و پارچه اي بود كه پدرم روزهاي جمعه آن را روي دوش خود مي انداخت و در آن نماز مي خواند؛ و اما دو پارچه ديگري را پدرم آنها را معرفي نمود. [2] .

و نيز حكايت فرمايد:

در آن شب آخري كه پدرم سلام الله عليه، به شهادت رسيد و به درجات أعلي عليين عروج نمود، لحظاتي قبل از رحلتش نزديك وي رفتم، ديدم مشغول مناجات و راز و نياز به درگاه خداوند متعال مي باشد؛ و چون مناجات و زمزمه اش پايان يافت به من فرمود:

اي فرزندم! امشب وعده الهي فرا مي رسد و من لحظاتي ديگر به سوي او خواهم رفت، و امشب همان شبي است كه جدم، رسول خدا صلي الله عليه و آله رحلت نمود. [3] .

مرحوم إربلي و ابن شهرآشوب و ديگر بزرگان و مورخين گفته اند:

امام محمد باقر عليه السلام در اثر زهر و سمي كه ابراهيم بن وليد به دستور هشام بن عبدالملك ملعون به آن حضرت خورانيده بود، به شهادت رسيد.

و پس از انجام غسل و كفن و اقامه نماز بر جنازه مطهرش، توسط فرزندش امام جعفر صادق عليه السلام، در قبرستان بقيع، در جوار مرقد شريف عمويش، امام حسن مجتبي و پدرش، امام زين العابدين عليهماالسلام، به خاك سپرده شد. [4] .


پاورقي

[1] كافي: ج 3، ص 166، بحارالا نوار: ج 46، ص 214، ح 9.

[2] بحارالا نوار: ج 46، ص 220، ح 24، تهذيب شيخ طوسي: ج 1، ص 293، كافي: ج 3، ص 144.

[3] بصائرالدرجات: جزء 10، باب 9، ح 7، بحارالانوار: ج 46، ص 213، ح 6.

[4] بحارالا نوار: ج 46، ص 216، ح 15 - 19، به نقل از مناقب ابن شهر آشوب: ج 3، ص 340، مصباح كفعمي: ص 521، كشف الغمة: ج 2، ص ‍ 322.