چهل حديث گهربار منتخب
1 - قال الا مام ابوجعفر محمد بن علي باقر العلوم صلوات الله و سلامه عليه:
إ ذا اردت ان تعلم ان فيك خيراً، فانظر إلي قلبك فإن كان يحب اهل طاعة الله و يبغض اهل معصيته ففيك خيرٌ؛ والله يحبك، و إذا كان يبغض اهل طاعة الله و يحب اهل معصيته فليس فيك خيرٌ؛ و الله يبغضك، والمرء مع من احب. [1] .
ترجمه:
فرمود: اگر خواستي بداني كه در وجودت خير و خوشبختي هست يا نه، به درون خود دقت كن اگر اهل عبادت و طاعت را دوست داري و از اهل معصيت و گناه ناخوشايندي، پس در وجودت خير و سعادت وجود دارد؛ و خداوند تو را دوست مي دارد.
ولي چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشايند باشي و به اهل معصيت عشق و علاقه ورزيدي، پس خير و خوبي در تو نباشد؛ و خداوند تو را دشمن دارد.
و هر انساني با هر كسي كه به او عشق و علاقه دارد، با همان محشور مي گردد.
2 - قال عليه السلام: من كف عن اعراض الناس اقاله الله نفسه يوم القيامة، ومن كف غضبه عن الناس كف الله عنه غضبه يوم القيامة. [2] .
ترجمه:
فرمود: هركس دنبال هتك حرمت - ناموس و آبروي - ديگران نباشد، خداوند متعال او را در قيامت مورد عفو و بخشش قرار مي دهد؛ و هركس غضب و خشم خود را از ديگران باز دارد، خداوند نيز خشم و غضب خود را در قيامت از او بر طرف مي سازد.
3 - قال عليه السلام: من ثبت علي ولايتنا في غيبة قائمنا، اعطاه الله عزوجل اجر الف شهيدٍ من شهداء بدرٍ و حنينٍ. [3] .
ترجمه:
فرمود: كسي كه در زمان غيبت امام زمان (عجل الله فرجه الشريف) بر ايمان و ولايت ما اهل بيت عصمت و طهارت پا برجا و ثابت بماند، خداوند متعال پاداش و ثواب هزار شهيد از شهداي جنگ بدر و حنين به او عطا مي فرمايد.
4 - قال عليه السلام: لو أن الا مام رفع من الارض ساعةً، لماجت باهلها كما يموج البحر باهله. [4] .
ترجمه:
فرمود: اگر امام و حجت خدا لحظه اي از روي زمين و از بين افراد جامعه برداشته شود، زمين اهل خود را در خود مي بلعد و فرو مي برد همان طوري كه دريا چيزهاي خود را در خود متلاطم و آشفته مي سازد.
5 - قال عليه السلام: إن جميع دواب الارض لتصلي علي طالب العلم حتي الحيتان في البحر. [5] .
ترجمه:
فرمود: به درستي كه تمام موجودات و جانوران زمين و بلكه ماهيان دريا براي تحصيل كنندگان علوم - اسلامي و معارف الهي - تحيت و درود مي فرستند.
6 - قال عليه السلام: لو اوتيت بشابٍ من شباب الشيعة لا يتفقه في الدين، لاوجعته. [6] .
ترجمه:
فرمود: اگر جواني از جوانان شيعه را نزد من بياورند كه به مسائل دين - و زندگي - آشنا نباشد، او را تنبيه و تأديب خواهم كرد (تا به دنبال تحصيل مسائل دين برود).
7 - قال عليه السلام: من افتي الناس بغير علمٍ و لا هديً، لعنته ملائكةالرحمة و ملائكة العذاب، ولحقه وزر من عمل بفتياه. [7] .
ترجمه:
فرمود: هركس درباره مسائل دين فتوا و نظريه اي دهد كه بدون علم و اطلاع باشد، ملائكه رحمت و ملائكه عذاب او را لعن و نفرين مي كنند و گناه عمل كننده - اگر خلاف باشد - بر عهده گوينده است.
8 - قال عليه السلام: الصلاة عمودالدين، مثلها كمثل عمود الفسطاط، إذا ثبت العمود ثبت الاوتاد و الاطناب، و إذا مال العمود وانكسر لم يثبت و تدٌ ولاطنبٌ. [8] .
ترجمه:
فرمود: نماز ستون دين است و مثالش همانند تيرك و ستون خيمه مي باشد كه چنانچه محكم و استوار باشد ميخ ها و طناب هاي اطراف آن پا بر جا خواهد بود ولي اگر ستون سست يا كج باشد ميخ ها و طنابهاي اطراف آن نمي تواند پا برجا باشد.
9 - قال عليه السلام: لا تتهاون بصلاتك، فإن النبي صلي الله عليه و آله و سلم قال عند موته: ليس مني من استخف بصلاته، ليس مني، من شرب مسكراً لايرد علي الحوض، لا و الله. [9] .
ترجمه:
فرمود: نسبت به نماز بي اعتنا مباش و آن را سبك و ناچيز مشمار، همانا كه پيامبر خدا هنگام وفات خود فرمود:
هركس نماز را سبك شمارد و يا مسكرات بنوشد از - امت - من نيست و بر حوض كوثر وارد نخواهد شد.
10 - قال عليه السلام: بني الاسلام علي خمسة اشياءٍ: علي الصلاة، و الزكاة، والحج، و الصوم، و الولاية، و لم يناد بشيي مثل ما نودي للولاية. [10] .
ترجمه:
فرمود: دين مبين اسلام بر پنج پايه و اساس استوار است: نماز، زكات، خمس، حج، روزه، ولايت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام.
سپس افزود: آن مقداري كه نسبت به ولايت سفارش شده است نسبت به هيچ كدام تاكيد نگرديده است و ولايت اساس و محور تمام اعمال مي باشد.
11 - قال عليه السلام: من دعا الله بنا افلح، و من دعاه بغيرنا هلك و استهلك. [11] .
ترجمه:
فرمود: هر كه خداوند را به وسيله ما بخواند و ما را واسطه قرار دهد رستگار و موفق خواهد شد.
و كسي كه غير از ما اهل بيت - عصمت و طهارت - را وسيله گرداند نااميد و هلاك خواهد گشت.
12 - قال عليه السلام: الا عمال تضاعف يوم الجمعة، فأ كثروا فيها من الصلاة و الصدقة و الدعاء. [12] .
ترجمه:
فرمود: پاداش اعمال - بد يا خوب - در روز جمعه دو برابر ديگر روزها است، پس سعي نمائيد در اين روز نماز و صدقه و دعا بسيار انجام دهيد.
13 - قال عليه السلام: من طلب الدنيا استعفافا عن الناس، و سعيا علي اهله، و تعطفا علي جاره، لقي الله عز وجل يوم القيامة و وجهه مثل القمر ليلة البدر. [13] .
ترجمه:
فرمود: هركس دنيا را به جهت يكي از اين سه حالت طلب كند: بي نيازي از مردم، آسايش و رفاه خانواده و عائله اش، كمك و رسيدگي به همسايه اش.
روز قيامت در حالتي محشور مي گردد و به ملاقات خداوند متعال نايل مي شود كه صورتش همچون ماه شب چهارده، نوراني است.
14 - قال عليه السلام: ثلاثٌ لم يجعل الله لاحدٍ فيهن رخضةً: اداء الامانة إلي البر و الفاجر، و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر، و بر الوالدين برين كانا او فاجرين. [14] .
ترجمه:
فرمود: خداوند سبحان در سه چيز رخصت قرار نداده است:
امانت را سالم تحويل صاحبش دادن، خواه آن كه صاحبش آدم خوبي باشد يا فاجر.
وفاي به عهد نسبت به هر شخصي خوب باشد يا بد.
نيكي و احسان به پدر و مادر خوب باشند يا بد.
15 - قال عليه السلام: إن الجنة و الحور لتشتاق إلي من يكسح المسجد، او ياخذ منه القذي. [15] .
ترجمه:
فرمود: همانا بهشت و حورالعين در انتظار افرادي است كه در نظافت و تميز كردن مسجد سعي و تلاش نمايند.
16 - قال عليه السلام: إنما يبتلي المؤمن في الدنيا علي قدر دينه. [16] .
ترجمه:
فرمود: همانا مؤمن در اين دنيا هر مقداري كه دين و ايمان داشته باشد به همان اندازه مورد امتحان و آزمايش قرار مي گيرد.
17 - قال عليه السلام: لا يكون العبد عابد الله حق عبادته حتي ينقطع عن الخلق كلهم، فحينئذٍ يقول: هذا خالصٌ لي، فيقبله بكرمه. [17] .
ترجمه:
فرمود: كسي به بندگي و ستايش گر حقيقي در برابر خداوند نمي رسد مگر آن كه از تمام افراد قطع اميد كند و تنها اميدش خداي يكتا باشد.
در يك چنين حالتي خداوند گويد: اين عمل خالصانه براي من است و آن را مورد قبول و عنايت خود قرار مي دهد.
18 - قال عليه السلام: اقسم بالله و هو حق، مافتح رجلٌ علي نفسه باب المسألة إلا فتح الله عليه باب فقرٍ. [18] .
ترجمه:
فرمود: سوگند به خدائي كه بر حق است، چنانچه شخصي در موردي، تقاضاي خود را به يكي از هم نوعان خود بگويد و بدون توجه به خداوند متعال درخواست كمك نمايد، خداوند دري از درهاي فقر و تنگ دستي را بر او بگشايد.
19 - قال عليه السلام: من قضي مسلماً حاجته، قال الله عزوجل: ثوابك علي ولا ارضي لك ثواباً دون الجنة. [19] .
ترجمه:
فرمود: هركس حاجتي را براي مسلماني برآورده كند و گره از مشگلش بگشايد، خداوند متعال به او خطاب كند:
ثواب و پاداش تو بر عهده من خواهد بود و غير از بهشت چيز ديگري لايق تو نخواهد بود.
20 - قال عليه السلام: إن الله عز و جل اوحي إلي شعيبٍ النبي صلي الله عليه و آله: إني معذبٌ من قومك مائة الفٍ، اربعين الفا من شرارهم و ستين الفا من خيارهم.
فقال: يارب هؤلاء الا شرار فما بال الا خيار؟ فاوحي الله إليه: إنهم داهنوا اهل المعاصي و لم يغضبوا لغضبي. [20] .
ترجمه:
فرمود: همانا خداوند متعال، براي حضرت شعيب عليه السلام وحي فرستاد: من از قوم تو يكصد هزار نفر را عذاب و هلاك مي نمايم كه شصت هزار نفر ايشان، اشرار و چهل هزار نفر ديگرشان از خوبان و عبادت كنندگان خواهند بود.
حضرت شعيب عليه السلام سؤ ال نمود: اشرار كه مستحق عذاب هستند ولي خوبان را چرا عذاب مي نمائي؟
خداوند وحي نمود: به جهت آن كه اين افراد، نسبت به گناهكاران بي تفاوت بوده و با ايشان سازش مي كردند.
21 - قال عليه السلام: من اطعم مؤمناً، اطعمه الله من ثمار الجنة. [21] .
ترجمه:
فرمود: هركس مؤمني را طعام دهد، خداوند از ميوه هاي بهشتي روزي او گرداند.
22 - قال عليه السلام: من حمل اخاه علي رحله بعثه الله يوم القيامة إ لي الموقف علي ناقة من نوق الجنة يباهي به الملائكة. [22] .
ترجمه:
فرمود: كسي كه برادرش را (و هركس كه در مسير راه بدون وسيله است) سوار وسيله نقليه خود كند - و حتي الامكان او را به مقصد برساند - خداوند متعال او را در قيامت سوار شتري از شترهاي بهشتي مي گرداند - كه سريع او را به مقصد برساند و از شدائد و سختي هاي محشر در امان گردد -، و به ملائكه مباهات و افتخار مي كنند.
23 - قال عليه السلام: إذا دخل احدكم علي اخيه في بيته، فليقعد حيث يامره صاحب الرحل، فإن صاحب البيت اعرف بعورة بيته من الداخل عليه. [23] .
ترجمه:
فرمود: هنگامي به منزل يكي از برادران و دوستانتان وارد شديد، هر كجا به شما گفت بنشينيد، بپذيريد و همانجا بنشينيد، چون كه صاحب منزل بيش از ديگران به اسرار منزل خود آشنا و آگاه است.
24 - قال عليه السلام: الجنة محرمةٌ علي الفتانين المشائين بالنميمة. [24] .
ترجمه:
فرمود: بهشت - و نعمت هاي حيات بخش آن - براي اشخاص فتنه گر و سخن چين آشوب طلب، حرام است.
25 - قال عليه السلام: إنا نامر صبياننا بالصلاة إذا كانوا بني خمس سنين، فمروا صبيانكم إذا كانوا بني سبع سنين. [25] .
ترجمه:
فرمود: ما - اهل بيت عصمت و طهارت - كودكان خود را از دوران پنج سالگي به انجام نماز دستور مي دهيم، ولي شما - دوستان و پيروان ما - فرزندان خود را از سنين هفت سالگي وادار به نماز نمائيد.
26 - قال عليه السلام: من حمل جنازةً من اربع جوانبها، غفر الله له اربعين كبيرةً. [26] .
ترجمه:
فرمود: هركس جنازه اي را تشييع نمايد و چهار جانب تابوت را بر شانه خود حمل كند، خداوند چهل گناه از گناهانش را مي آمرزد.
27 - قال عليه السلام: خف الله تعالي لقدرته عليك، و استح منه لقربه منك. [27] .
ترجمه:
فرمود: بترس از قدرت بي منتهاي خداوند متعال كه از - جهات مختلف - بر تو دارد، و از خداوند شرم و حيا كن - در انجام گناهان - به جهت آن كه از هر چيزي به تو نزديك تر است.
28 - قال عليه السلام: الحكمة ضالة المؤمن، فحيث ماوجد احدكم ضالته فلياءخذها. [28] .
ترجمه:
فرمود: دانش و حكمت، گمشده - ارزشمندي است براي - مؤمن كه هر كجا و نزد هركس يافت شود بايد آن را دريافت نمايد.
29 - قال عليه السلام: في الملح شفاءٌ من سبعين داء، ثم قال: لو يعلم الناس ما في الملح ما تداووا إلا به. [29] .
ترجمه:
فرمود: نمك شفابخش و درمان كننده هفتاد نوع مرض و درد خواهد بود و افزود چنانچه مردم خواص نمك مي شناختند به چيزي غير از نمك مداوا و درمان نمي كردند.
30 - قال عليه السلام: إن المؤمن إذا صافح المؤمن تفرقا من غير ذنبٍ. [30] .
ترجمه:
فرمود: همانا مؤمني كه با برادر مؤمنش ديدار و مصافحه نمايد، گناهانشان ريخته مي شود و بدون گناه از يكديگر جدا خواهند شد.
31 - قال عليه السلام: مثل الحريص علي الدنيا مثل ذروةالقز، كلما ازدادت علي نفسها لفا كان ابعد من الخروج حتي تموت غما. [31] .
ترجمه:
فرمود: تمثيل افراد حريص به مال و زيورآلات دنيا همانند كرم ابريشمي است كه هر چه اطراف خود بچرخد و بيشتر فعاليت كند و تارهاي ابريشم را به دور خود بپيچد، خارج شدنش از بين آن تارها سخت تر گردد و چه بسا غير ممكن مي شود تا جائي كه چاره اي جز مرگ نداشته باشد.
32 - قال عليه السلام: إن المؤمن اخ المؤمن لا يشتمه، و لا يحرمه، و لا يسيي به الظن. [32] .
ترجمه:
فرمود: مؤمن برادر مؤمن است، بايد او را دشنام ندهد، سرزنش و بدگوئي نكند، و او را از خوبيها محروم نگرداند، و به او بدگمان نباشد.
33 - قال عليه السلام: الكمال كل الكمال، التفقه في الدين، و الصبر علي النائبة، و تقدير المعيشة. [33] .
ترجمه:
فرمود: تمام كمالات - معنوي و مادي انسان - در فقاهت و شناخت دقيق و صحيح مسائل دين و معارف الهي است؛ و صبر و شكيبائي در مقابل ناملايمات، و نيز زندگي را با تدبر و مديريت برنامه ريزي كردن مي باشد.
34 - قال عليه السلام: صلة الارحام تزكي الاعمال، و تنمي الاموال، و تدفع البلوي، و تيسر الحساب، و تنسي ء في الاجل. [34] .
ترجمه:
صله رحم نمودن (پنج فايده دارد:) موجب تزكيه اعمال و عبادات مي شود، سبب رشد و بركت در اموال مي گردد، بلاها و گرفتاري ها را دفع و بر طرف مي نمايد، حساب (قبر و قيامت) را آسان مي گرداند و مرگ و اجل (معلق) را تاخير مي اندازد.
35 - قال عليه السلام: فضل صلاة الجماعة علي صلاة الرجل فرداً خمساً و عشرين درجةً في الجنة. [35] .
ترجمه:
فرمود: فضيلت و برتري نماز جماعت بر نماز فرادا و تنها، بيست و پنج درجه از مقامات بهشتي است.
36 - قال عليه السلام: و اما المنجيات: فخوف الله في السر و العلانية، و القصد في الغني و الفقر، و كلمة العدل في الرضا و السخط. [36] .
ترجمه:
فرمود: از اسباب نجات، ترس از خدا در خفاء و آشكارا است، رعايت اقتصاد و صرفه جوئي در تمام حالات بي نيازي و نيازمندي، نيز رعايت انصاف و گفتن سخن حق و عدالت در همه حالت هاي خوشي و ناراحتي.
37 - قال عليه السلام: لا تنال ولايتنا إلا بالعمل و الورع. [37] .
ترجمه:
فرمود: ولايت و شفاعت ما شامل نمي شود مگر افرادي را كه داراي عمل - صالح - و نيز پرهيز از گناه داشته باشند.
38 - قال عليه السلام: إن اعمال العباد تعرض علي نبيكم كل عشية خميسٍ، فليستح احدكم ان يعرض علي نبيه العمل القبيح. [38] .
ترجمه:
فرمود: همانا تمام كارها و حركات بندگان در هر شب جمعه بر پيغمبر اسلام عرضه مي گردد، پس حياء كنيد از اين كه عمل زشت شما را نزد پيغمبرتان ارائه دهند.
39 - قال عليه السلام: من علم باب هديً فله مثل اجر من عمل به، ولاينقص اولئك من اجورهم. [39] .
ترجمه:
فرمود: هركس راه هدايت و سعادتي را بگشايد و يا به ديگران تعليم دهد، اجر و پاداش او همانند كسي است كه به آن كار خير عمل كرده باشد بدون آن كه از پاداش عمل كنندگان كسر شود.
40 - قال عليه السلام: اربعٌ من كنوزالبر: كتمان الحاجة، و كتمان الصدقة، و كتمان الوجع، و كتمان المصيبة. [40] .
ترجمه:
فرمود: چهار حالت از كنزهاي نيك و پسنديده است: پوشاندن نياز و حاجت خود را از ديگران، دادن صدقه و كمك به افراد به طور مخفيانه و محرمانه، دردها و مشكلات و ناراحتي ها را تحمل كردن و هنگام مصيبت و حوادث، جزع و داد و فرياد نكردن.
پاورقي
[1] اصول كافي: ج 2، ص 103، ح 11، وسائل الشيعة: ج 16، ص 183، ح 1.
[2] كتاب الزهد: ص 1، ح 9.
[3] إثبات الهداة: ج 3، ص 467.
[4] اصول كافي: ج 1، ص 179، ح 12.
[5] بحارالا نوار: ج 1، ص 137، ح 31.
[6] محاسن برقي: ج 1، ص 228.
[7] اصول كافي: ج 1، ص 42، ح 3، و مستدرك الوسائل: ج 17، ص 244.
[8] وسائل الشيعه: ج 4، ص 27، ح 4424.
[9] وسائل الشيعة: ج 4، ص 23، ح 4413.
[10] وسائل الشيعة: ج 1، ص 18، ح 10.
[11] امالي شيخ طوسي: ج 1، ص 175.
[12] مستدرك الوسائل: ج 6، ص 64، ح 15.
[13] وسائل الشيعة: ج 17، ص 21، ح 5.
[14] وسائل الشيعه: ج 21، ص 490، ح 3.
[15] مستدرك الوسائل: ج 3، ص 385.
[16] تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص 523، بحارالا نوار: ج 67، ص 210، ح 12، به نقل از كافي.
[17] تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص 427، بحارالا نوار: ج 70، ص 111، ح 14.
[18] عدة الداعي: ص 99، س 15.
[19] مستدرك الوسائل: ج 12، ص 402، ح 6.
[20] الجواهرالسنية: ص 28، بحارالا نوار: ج 12، ص 386، ح 12، به نقل از كافي.
[21] محاسن برقي: ص 393، ح 4.
[22] بحارالانوار: ج 7، ص 303، ح 61.
[23] وسائل الشيعة: ج 5، ص 322.
[24] تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص 528.
[25] وسائل الشيعه: ج 4، ص 31، ح 4434.
[26] وسائل الشيعة: ج 3، ص 3، ح 153.
[27] بحارالا نوار: ج 68 ص 336، ح 22.
[28] تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص 468.
[29] تنبيه الخواطر، معروف به مجموعة ورام: ص 468.
[30] خصال صدوق: ج 1، ص 13.
[31] وسائل الشيعة: ج 11، ص 318.
[32] تحف العقول: ص 221، بحارالا نوار: ج 78، ص 176، ح 5.
[33] تحف العقول: ص 213، بحارالا نوار: ج 78، ص 172، ح 5.
[34] تحف العقول: ص 218، بحارالانوار: ج 74، ص 111، ح 71.
[35] وسائل الشيعة: ج 17، ص 37.
[36] وسائل الشيعة: ج 11، ص 174، ح 12.
[37] وسائل الشيعه: ج 11، ص 196.
[38] وسائل الشيعة: ج 11، ص 391.
[39] وسائل الشيعة: ج 1، ص 436.
[40] تحف العقول: ص 215.