بازگشت

خلاصه


از علم اجمالي و شعور ذاتي ببداء انسان از همان عالم جنيني ملتفت مي شود كه سعادت و شقاوت او به دست اختيار خود اوست نه به همان لوحي كه فقط در شكم مادر مشاهده كرده تا از آن روي خود را مجبور و مضر صرف تصور نمايد.

از روي اين بيان مي توان امثال حديث شريف السعيد سعيد في بطن امه والشقي شقي في بطن امه را بر مرحله قبل اشتراط بداء حمل كرد.

توضيح اين اجمال آن كه بداء در سعادت و شقاوت دخالتي ندارد و فقط بداء راجع است به صدور افعال جزئيه و تقديرات مخصوصه از مدت حيات اوضاع و اشكال جزئيه وضع معاش و زندگاني نزول امراض و بلاهاي مربوط به حيات مادي كه تماما راجع به همين نشأه حيات دنيوي است اما راجع به مراحل نشأة آخرت بدائي در آنها متصور نيست زيرا بطوري كه مذكور شد بداء راجع به تقديرات مخصوصه كه به واسطه بعضي اسباب و وسايط در عالم وسائل و اعمال كه يا اصلا دنيوي هستند و يا راجع به دنيا مي باشند نتايج و مسببات آنها نيز از سنخ همين نشأه هستند لهذا تأثيرات آنها از حدود عالم تجاوز نمي كند بنابراين اعمال و افعال و اسبابي كه موجب سعادت و يا شقاوت نشأه اخروي مي شوند مربوط به عالم تقدير نيست تا آنكه داراي دو مرحله باشند يكي تقدير و ديگري مرحله خارج در وجود عيني بلكه تمام اين اسباب و افعال پس از خلق و ايجاد موجودات تا نظريه اختياري كه در او وديعه نهاده شده و راه هدايت و ضلالت كه از حيث نتيجه به سعادت و شقاوت تعبير مي شود در خود موجود و مخلوق مي باشد و



[ صفحه 204]



ابدا مربوط به اسباب خارجي نيست ربنا الذي اعطي كل شي ء خلقه ثم هدي و چون هدايت پس از خلق است و خلق هم پس از عالم تقدير است پس ابتداء و يا ضد آن به طريق اولي بعد از عالم تقدير است و چون شي ء واقع شد ديگر جاي بدائي باقي نمي ماند و بداء قبل از وقوع شيي ء است.