بازگشت

خواب امام باقر و تعبير به مرگ خود


زراره مي گويد: از امام باقر (ع) شنيدم كه فرمود: در خواب ديدم بر سر كوه بلندي ايستاده ام و مردم از هر طرف از آن كوه باللا مي آيند و در اطراف من جمع مي شوند. وقتي مردم بسيار شدند ناگاه كوه بلند شد و مردم از هر طرف فرو ريختند تا آن كه اندكي باقي ماند و پنج مرتبه چنين شد.



[ صفحه 205]



گويا حضرت خواب را به مرگ خود تعبير فرموده بودند؛ زيرا بعد از پنج شب از گذشت اين خواب به دعوت حق لبيك گفت.

امام صادق (ع) مي فرمايد: پدرم را بيماري عجيبي فرا گرفت و اكثر مردم را نگران ساخت و خانواده ي حضرت نگران شدند. امام فرمود: من از اين بيماري صحت خواهم يافت و مدتي سالم مي مانم. سپس به من وصيت كرد و گفت: جعفر! خودت مرا غسل و كفن كن و كفن مرا از سه جامه بدوز: يكي عباي حيره بود كه با آن نماز جمعه مي خواند. يكي پيراهن خود كه مي پوشيد و سومي عمامه اي بود كه بر سرش مي پيجيد. زمين را به جاي لحد برايم پهن كن زيرا من چاقم و در زمين مدينه براي من لحد نمي توان ساخت و قبر مرا چهار انگشت از زمين بلندتر قرار بده.

امام صادق (ع) مي فرمايد: در شب وفات پدرم به بالينش رفتم. اشاره فرمود: دور شو. با كسي رازي مي گفت و من او را نمي ديدم. بعد از ساعتي به خدمتش رفتم. فرمود: من امشب به عالم بقا مي شتابم.

امام هشتصد درهم از مال خود براي عزاداري وصيت فرمود و حضرت صادق مي فرمايد: به من گفت كه از مال من وقفي كن براي ندبه كنندگان، تا ده سال در منا در موسم حج براي من ندبه كنند و رسم ماتم مرا تجديد نمايند و به مظلوميت من توجه كنند.

روز وفات حضرت دوشنبه هفتم ذي الحجه ي 114 هجري قمري در پنجاه و هفت سالگي در مدينه و در ايام خلافت هشام بن عبدالملك بود. گفته شده كه آن حضرت را ابراهيم بن وليد بن عبدالملك با زهر شهيد كرد و احتمال داده شده كه به امر هشام بوده.

امام صادق دستور داد در حجره اي كه حضرت در آن وفات يافته بود هر شب چراغي روشن مي كردند. [1] .

اين وصيت حضرت مبني بر ندبه در منا بود و يادآوري مظلوميت آن حضرت جنبه ي شرعي و سياسي داشت و روشن گر مظلوميت در دوران زندگي حضرت بود و در عين حال جنبه ي شعاري داشته است و مؤيد جريان عزاداري امام حسين (ع) بوده و هست.


پاورقي

[1] منتهي الامال، زندگاني امام باقر.