بازگشت

نقش امام باقر در يكپارچه سازي مراسم حج


در اينجا مي خواهم به نكته اي اشاره كنم كه شايد با اين ايام در ارتباط باشد، چون وفات امام باقر (عليه السلام) در روزهاي حج بود. و آن اين است كه امام باقر (عليه السلام) نقش مهمي در يكپارچه سازي مراسم حج داشتند.

امروز يكي از نشانه هاي وحدت مسلمين و امت اسلامي، همين مراسم حج است كه مسلمانان، همه ساله از گذشته تا كنون به يك شكل و روش انجام مي دهند. اين در حالي است كه حج با نماز فرق مي كند. جلوه ي وحدت در نماز يك امر طبيعي است، چرا كه نماز همه روزه در پنج وعده انجام مي گيرد؛ پيامبر روزانه در پنج وعده نماز مي خواند، و همچنان اين عمل هر روز تكرار مي شود. بنابراين وجود اين وحدت و هماهنگي در نماز با اين تكرار روزانه اي كه از سوي پيامبر (صلي الله عليه وآله) انجام مي گرفت، امري طبيعي است. روزه نيز يك عبادت بي سر و صدايي است و جلوه اي ندارد، و تنها با امساك از مفطرات انجام مي گيرد.

اما حج پيچيدگي هاي فراواني دارد؛ اول اين كه در طول سال فقط يك بار انجام مي پذيرد. دوم اين كه حج اشكال گوناگوني دارد، چون شامل حج تمتع، حج افراد و هم حج قران است. سوم اين كه حج شامل عبادات و اعمال بسياري است، كه اوقات گوناگوني نيز دارد؛ مثلاً عمره در اوقات گوناگون انجام مي گيرد و مختص به يك زمان نيست، و در تمام ماه ها قابل انجام است، حتي يك حاجي مي تواند عمره ي تمتع خود را هر وقت بخواهد انجام دهد. بنابراين گرچه برخي از اعمال حج مانند وقوف در عرفات و مشعر و منا در اوقات معيني انجام مي گيرد، اما پس از اعمال منا، ديگر اعمال حج، مانند طواف و سعي يك زمان واحد ندارند و مي شود در اين روز يا روزهاي بعدش انجام بگيرند.

اما با وجود اين اعمال بسيار و شرايط مختلف، باز هم مسلمانان را در تمام اعمال اساسي حج متفق مي يابيم. مثلاً در حال حاضر تمام مسلمانان اتفاق نظر دارند كه پنج ميقات وجود دارد، و در يك مكان آن را برپا مي كنند، در حالي كه اگر در مكان ميقات ها با هم اختلاف داشتند چه هرج و مرجي كه به وجود نمي آيد. همچنين چگونگي طواف و سعي و محدوده ي عرفات و منا، وقت هاي مختلف اعمال، وقوف در عرفات و مشعر و محدوده مشعر... امروزه تمامي اين امور نزد مسلمانان محل اتفاق است.

بر فرض اگر برخي از مسلمانان شروع طواف را از حجرالاسود در حالي كه خانه خدا در سمت چپشان باشد بدانند؛ يعني به همان گونه كه در شرع آمده است، و برخي نظرشان برعكس باشد بدين صورت كه شروع طواف را از همان جا بدانند اما در حالي كه خانه خدا سمت راستشان باشد، در اين صورت حاجيان چه وضعي پيدا مي كردند؟! و همچنين اگر در عمل سعي اختلافي ميان مسلمانان بود، مشكلات فراواني براي حاجيان پيدا مي شد.

اما ما مي بينيم كه حج شكل و صياغي واحد دارد، با اين كه مسلمانان نسبت به امور گوناگون عبادي با يكديگر اختلاف نظر دارند، حتي در نماز و وضو نيز با هم اختلاف دارند، چنان چه مي بينيم مسلمانان به دو گونه وضو مي گيرند؛ مثلاً اماميه دو دست خود را از آرنج تا سر انگشتان مي شويند اما اهل تسنن برعكس عمل مي كنند.

اگر در حج نيز اين گونه اختلافات وجود داشت، اختلاف و شكاف بزرگي در ميان مسلمانان واقع مي شد، چرا كه نماز را مي توان در خانه و به تنهايي خواند اما حج يك عمل گروهي است و اگر اختلافي در آن راه يابد، كش مكش و درگيري و جدايي و مشكلات فراواني به وجود خواهد آمد.

اين وحدت، به فضل و بركت امام باقر (عليه السلام) بود، البته به فضل خداوند متعال و بركت وجود پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) است كه اين دين حنيف را به ارمغان آورده و آن را به مردم آموخت. اما كسي كه اين وحدت را حفظ كرد، امام باقر (عليه السلام) است. پيامبر (صلي الله عليه وآله) در ميان مسلمانان حضور داشت و شريعت را براي آنها تبيين نمود اما باز مسلمانان در اثر شرايطي كه بر آنها گذشت در جزئيات شريعت اختلاف پيدا كردند. اما انسجام و هماهنگي مراسم حج به فضل امام باقر (عليه السلام) بود. در اين زمينه در صحاح اهل سنت روايتي از امام باقر نقل شده است كه ايشان شيوه ي حج رسول خدا (صلي الله عليه وآله) را از جابر بن عبد الله انصاري نقل مي كنند؛ يعني امام (عليه السلام) درباره ي حج رسول خدا (صلي الله عليه وآله) روايتي نقل مي كنند كه سندش جابر بن عبد الله انصاري است. ايشان همين حج معروف نزد مسلمانان را روايت كرد و در نتيجه تمام مسلمانان، حج را با اين جزئياتش از امام باقر (عليه السلام) و ايشان از جابر بن عبد الله انصاري و ايشان از رسول خدا (صلي الله عليه وآله) ياد گرفتند. البته پيروان اهل بيت (عليهم السلام) اين حج را بر اساس راههاي مخصوصشان از امام باقر (عليه السلام) گرفته اند، چرا كه ايشان امام باقر (عليه السلام) را امام معصومي مي دانند كه از روي هواي نفس سخن نمي گويد و دانش را از سرچشمه و منبع درستش أخذ مي كند، در نتيجه پيروان اهل بيت (عليه السلام) به اين حديث استناد مي كنند و در برابر آن كاملا تسليمند، فقط به همين دليل كه از امام باقر است و امام باقر جز از منبع درست چيزي نمي گيرد.

اما ديگر مسلماناني كه چنين ايمان و اعتقادي به امام باقر ندارند، باز حج را از امام باقر (عليه السلام) نقل مي كنند [اما به عنوان كسي كه روايتي را با سند درستش از پيامبر نقل كرده است] و اين حجي كه مسلمانان بر آن اتفاق نظر دارند بر اساس روايتي است كه از امام باقر روايت مي كنند و او از جابر بن عبد الله انصاري، و جابر از پيامبر اكرم (صلي الله عليه و اله وسلم) روايت مي كند. و معناي روايت شنيدن امام از جابر نيز همين است. البته شايد امام باقر (عليه السلام) بي نياز از جابر است، چرا كه خود جابر در حق امام شهادت مي دهد كه ايشان شكافنده ي علمند. پس نيازي به اين كه از جابر يا غير او روايت كنند ندارند. اما شايد امام باقر (عليه السلام) به عمق تاريخ و شرايط مسلمانان نگاهي كردند و در نتيجه اين روايت را از جابر و سپس از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) نقل كردند و آن را براي مسلمانان بيان نمودند، تا در اين عبادت مهم و گروهي وحدتي ايجاد شود؛ عبادتي كه از جنبه ي گروهي بودن منحصر به فرد است و هيچ عبادتي از اين جهت همتاي او نيست؛ حتي نماز جمعه يا نماز عيد نيز با جماعتي محدود به شهر يا روستايي انجام مي گيرد، اما اين كه مسلمانان از هر سو و هر سرزميني دورهم جمع شوند و يك عبادت را بجا بياورند، در غير از حج يافت نمي شود.

و چنان چه گفتم اگر در اين عبادت اختلافي پيش آيد، چنانچه در غير آن پيش آمده، فاجعه اي براي مسلمانان خواهد بود. اما امام باقر (عليه السلام) از راه حفظ وحدت شعائر حج نقش بسيار بزرگي در حفظ وحدت مسلمين داشتند، و اين مطلب مورد اتفاق تمام مسلمانان است.