بازگشت

درخواست ابوبصير


ابوبصير خدمت امام باقر عليه السلام عرض كرد: آقا من خدمتگزار شما و از شيعيان شما هستم. كور و نابينا و ناتوان هستم، مي خواهم براي من بهشت را ضمانت كني. امام باقر عليه السلام فرمود: مي خواهي به تو علامت ائمه را نشان بدهم، عرض كردم: چه مانع دارد كه جمع بين هر دو نمايي، (هم ضمانت بهشت و هم علامت ائمه).

امام باقر عليه السلام دست روي چشمان من كشيد، همينكه دست روي چشم كشيد تمام ائمه را در همان خانه اي كه نشسته بوديم با چشم خود ديدم. آنگاه امام باقر عليه السلام فرمود: اكنون چشم خود را باز كن چه مي بيني؟ ابوبصير مي گويد: به خدا قسم، جز سگ و خوك و بوزينه چيزي ديگر نديدم. عرض كردم اين بخت برگشتگان چه كساني هستند كه مسخ شده اند؟ امام باقر عليه السلام فرمود: اينها را كه مي بيني جمعيت انبوه مخالفين ما هستند كه اگر پرده برداشته شود شيعيان مخالفين خود را جز به اين صورت نمي بينند. آنگاه امام باقر عليه السلام فرمود: حالا اگر ميل داري چشم تو را همينطور بگذارم و اگر مي خواهي ضامن بهشت شوم بايد شما را برگردانم به صورت اول، ابوبصير عرض كرد: آقا من احتياج به تماشاي اين مردم بدسيرت ندارم، مرا برگردان به صورت اول خودم، من هيچ چيز را با بهشت معاوضه نمي كنم. آنگاه امام باقر عليه السلام دست بر چشم او كشيد و مثل اول نابينا شد.



[ صفحه 157]