بازگشت

ابو بصير چه مي بيند؟


در ايام موسم حج بود. ابوبصير در خدمت حضرت امام باقر عليه السلام عرض كرد: «ما اكثر الحجيج و اعظم الضجيج»

«چقدر حاجي زياد است و صداي داد و فرياد همه جا را گرفته است.»

امام باقر عليه السلام فرمود:

«بل ما اكثر الضجيج و اقل الحجيج»

«بلكه داد و فرياد است ولي حاجي چقدر كم است.»

آنگاه امام باقر عليه السلام به ابوبصير فرمود: آيا علاقه داري درستي سخن مرا با چشم خود ببيني؟ سپس حضرت دست خود را روي دو چشم ابوبصير گذاشتند و دعايي خواندند آنگاه ابوبصير بينا شدند. امام باقر عليه السلام فرمود: اكنون نگاه كن به حاجيها. ابو بصير مي گويد: نگاه كردم ديدم بيشتر مردم به شكل بوزينه و خوك هستند و مؤمن چون ستاره ي درخشان در شب تاريك، در ميان آنها از دور ديده مي شود. ابوبصير عرض كرد: صحيح مي فرماييد حاجي كم است.پس حضرت دعايي خواند و دوباره ابوبصير نابينا شد. ابوبصير از حضرت خواهش نمود همينطور بينا بماند. امام باقر عليه السلام فرمود: ما از تو مضايقه نداريم. خداوند هم به تو س.تم روا نداشته است. آنچه مصلحت تو بوده وبراي تو قرار داده است. مي ترسم مردم فريفته ي ما شوند و فضل خدا را بر ما فراموش كنند. آنگاه ما را در مقابل خدا بپرستند. با اينكه بنده ي او هستيم و از عبادتش سرپيچي نمي كنيم و از فرمانبرداري او خسته نمي شويم و تسليم او هستيم. [1] .



[ صفحه 158]




پاورقي

[1] بحار الأنوار / ج 11 / ص 182.