بازگشت

فرستاده ي مردم كاشان نزد امام باقر


جمعي از شيعيان و دوستان اهل بيت عليهم السلام از فين و كاشان دور هم جمع شدند و گفتند: چون از خدمت امام باقر عليه السلام به دور هستند و از آن حضرت استفاده نمي برند - خوب است نامه اي خدمت امام باقر عليه السلام بفرستند تا يك نفر از آقازادگان خود را براي راهنمايي و تربيت ما و تعليم قرآن و اسلام و رهبري مردم به جانب ما گسيل فرمايد. سپس نامه اي به عامر بن ناصر دادند و او را همراه با تحف و هدايا خدمت امام باقر عليه السلام به مدينه فرستادند.

«عامر» به خدمت امام باقر رسيد و نامه را به آن حضرت. امام باقر عليه السلام پس از قرائت نامه فرمود: اي «عامر» نامه اي كه دوستان ما نوشته اند درخواست كرده اند كه يك نفر را براي رهبري و هدايت براي آنها بفرستم. اما بعيد به نظر مي رسد كه آنها آمادگي براي چنين امري عظيم داشته باشند و بتوانند از عهده ي مسئوليت آن برآيند.

پس از چند روزي امام باقر صلي الله عليه و آله و سلم را در خواب ديد كه به او فرمود: اي فرزندم، مردم كاشان كه نماينده اي را به طلب رهبري و هدايت نزد تو فرستاده اند، بايد درخواست آنها را بپذيري و جواب منفي به آنها ندهي، تا در روز قيامت نتوانند به تو بگويند كه چرا براي ما رهبر ونفرستاديد؟ كه اگر چنانچه نماينده ي



[ صفحه 168]



خود را فرستاده بودي ما از شما اطاعت مي كرديم. پس پسرم علي را روانه ي آن ديار كن.

امام باقر عليه السلام از خواب بيدار شدند و خواب را به فرزندان خود گفتند و فرمودند تا بار سفر براي علي آماده سازند. آنگاه امام صادق عليه السلام دستور دادند كه اسباب سفر براي برادر مهيا كردند. پس از آماده شدن اسباب سفر «علي» با پدر بزرگوار خود و خداحافظي كرده و از مدينه به طرف كاشان حركت نمودند.