بازگشت

دشمن در تدارك جنگ


با رسيدن نامه به دست استاندار قزوين، خشم عصانيت سراسر وجود او را فرا گرفت و طي حكمي حارث را شديدا تهديد كرد و نوشت: كه سه سال است كه سلطان علي به اين حدود آمده و مردم را پيرو خود ساخته، اما تو حالا به ما خبر مي دهي؟ آنگاه چند فرمانده از اطراف و حوالي قم و كاشان به كمك «حارث» فرستاده و مي گويد بايد سر «علي بن محمد باقر» را براي من بياوريد!!

تمام كارها مخفيانه انجام گرفت. نيروهاي دشمن در حال آماده باش، لوازم جنگ را آماده نمودند و تمام راهها را بستند تا كسي نتواند به كمك آقا بيايد. وقتي ياران «سلطان علي» از اين امر آگاه شدند، آماده ي كارزار گشته و در درگيري وسيعي كه روي عده اي از روستاييان اطراف به كمك حاكمان ستمگر آمده و بر عليه شاه «سلطان علي» وارد كارزار شدند و بسياري از اطرافيان سلطان علي را به شهادت رساندند. در اين نبرد «سلطان علي» عده ي زيادي از آنان را به درك واصل نمودند.