بازگشت

بررسي قيام زيد


درباره ي زيد دو دسته روايت داريم، يك دسته روايات كه قبل از قيام زيد توسط امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام بيان شده است. و يك دسته رواياتي كه بعد از قيام، از طرف ائمه عليهم السلام بيان شده است.

در اينجا بيان يك نكته لازم است كه بدانيم دستگاه حاكم و ستمگر اموي از ابتداي حاكميت خويش، تبليغا گسترده اي را عليه خاندان رسالت و اهل بيت عليهم السلام به راه انداخته بود و در تمام منابر و خطبه هاي نماز جمعه بر اميرمؤمنان عليه السلام و فرزندان حضرت زهرا عليهاسلام مي تاختند.

معاويه به مردم عراق و شام فرمان داد تا آنكه حضرت علي عليه السلام را سب كنند و از وي تبري جويند، و آن ورا در منابر علني سازند.

تا جايي كه گروهي از امويان به معاويه گفتند: اي معاويه! تو به آنچه آرزو داشتي رسيدي، اگر از اين لعن جلوگيري كني براي تو بهتر است.

معاويه گفت: نه به خدا، بايد آنقدر اين مسأله ادامه يابد تا آنكه كودكان با آن رشد



[ صفحه 171]



كنند و بزرگان با آن پير شوند، تا كسي فضل علي را ياد نكند. [1] .

بعد از قيام زيد؛ دستگاه حاكم اموي تبليغات و حملات خود را بر عليه خاندان اهل بيت عليهم السلام شدت بخشيد و جو مسمومي را در جامعه ي آن روز بر عليه زيد به وجود آورده بودند.

در اين وضع و اوضاع ائمه ي معصومين عليهم السلام چه كنند؟ آيا همراه دستگاه اموي بر ضد زيد سخن بگويند و همصدا با دستگاه تبليغاتي اموي شوند؟ اين قسمت هم بعدي از ابعاد مظلوميت اهل بيت عليهم السلام است. در صورتي كه قبل از قيام زيد، امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام زماني كه هنوز هنگامه ي بارور شدن درخت امامت و ولايت اهل بيت عليهم السلام نرسيده بود، واقع امر را به زيد گوشزد نموده بودند. لكن طبع زيد تحمل زندگي در آن وضع و اوضاع را نداشت و مي گفت: من عليه هشام قيام مي كنم حتي اگر نابود شوم! [2] اين است كه قبل از قيام او، امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام بي نتيجه بودن و شكست و كشته شدنش را به او گوشزد مي كردند. از روايات استفاده مي شود كه پيروزي او امري محال بوده است. و بر اين امر محال بود كه ائمه ي عليهم السلام فرمودند: اگر او پيروز مي شد به عهد خود وفا مي كرد. اين مي رساند كه نيت او خير بوده است.

از لحاظ زماني و مكاني، و شرايطي كه براي قيام و پيروزي آن لازم است به هيچوجه وضعيت براي زيد آماده نبوده است.

رواياتي كه از طرف امامان معصوم عليهم السلام راجع به زيد رسيده است از لحاظ وباطن امر قيام زيد را بررسي نموده اند. چه رواياتي كه قبل از قيام بيان كرده اندذ، و چه رواياتي كه بعد از قيام زيد، راجع به او فرموده اند.

روايات قبل از قيام بي ثمر بودن و شكست خوردن و كشته شدن زيد را به او گوشزد كرده اند. و روايات بعد از قيام، نيت باطني زيد را بيان داشته اند.



[ صفحه 172]



اين شبيه يك مسئله ي معمايي است، كه با دقت قابل حل است. به اين صورت كه چون ائمه عليهم السلام مي دانستند كه شرايط براي قيام آماده نيست و هر قيامي صورت گيرد به شكست مي انجامد، لذا مردم و شيعيان را به پيوستن به زيد ترغيب ننموده اند. اما از آنجايي كه بر نيت خيز زيد هم اطلاع داشتند بعد از شهادت او، بنابر نيت پاك او بياناتي ابراز داشته اند. اين اصل را بايد در طول بررسي قيام زيد بياد داشته باشيم.

مسئله اي كه هميشه بايد توجه داشت اين است كه معصومين فقط چهارده نفرند و بقيه حتي برادر امامان هم معصوم نيستند. و در بررسي مسأله ي زيد، او از اين قانون مستثني نيست. به هر حال او فردي بوده است كه فرزند امام و برادر امام بوده است. و عالم و دانشمند بوده است. اما امام معصوم نبوده و صفات امام را نداشته و امكان صدور اشتباه از اشخاصي همچون وي وجود داشته است. او اينگونه تصور داشته كه بايد قيام كند و در برابر حكومت اموي بايستد و در عين حال طاقت و تحمل زندگي بر حسب دستور امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام را نداشته است. و به هر حال آرزو داشته به هر صورتي كه باشد يا حكومت اموي را ساقط كند يا در اين راه كشته شود و از روايات معلوم مي شود او همه ي اين مسايل را پذيرفته است.


پاورقي

[1] شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد.

[2] اعيان الشيعه / ج 33 / ص 89.